زاخت
licenseمعنی کلمه زاخت
معنی واژه زاخت
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
1008
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
break
عربی
كسر | فاصل , قطع , تكسر , تقطع , فصل , خرق , إستبدل قطع النقد , جرح , سحق , حطم , اقتحم , أوقف , ترك , انتهك , نقض , شق طريقه , فر من , جزأ , فرق الشمل , دحض , روض , أضعف , أرهق , فلس , نزل رتبته , كسر إضرابا , تفوق , عود , خفض السعر , وضع حدا , قطع الصمت , شق سطح كذا , نصحه , فضى بمكنون صدره , أذاع , غير إتجاه شىء ما , انفجر , وقعه في الأفلاس , حطم إنسان , استراحة , فرصة , راحة قصيرة , التغير , فجوة , انطلاق , اندفاع , انبلاج , أفسي , ثعرة , محاولة هرب , البياض فراغ بين فقرتين , إنقطاع متعمد في التليفزيون , تغير ملحوظ في الطريقة , بلغ , علامة الحذف هي ثلاث نقاط , فترة راحة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "زاخت" در فارسی به صورت مستقل وجود ندارد و ممکن است برایتان سوال پیش آمده باشد که این کلمه چه معنایی دارد یا در کجا استفاده میشود. اگر به دنبال واژه خاصی هستید یا نیاز دارید درباره واژهای مشابه صحبت نمایید، لطفاً اطلاعات بیشتری ارائه دهید تا بتوانم به شما بهتر کمک کنم.
اگر هم به دنبال قاعدهای خاص در مورد نوشتن یا شکلگیری کلمات در فارسی هستید، میتوانم به شما در این زمینه کمک کنم.