جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

zāhed
ascetic  |

زاهد

معنی: زاهد. [ هَِ ] (ع ص ، اِ) آنکه چیزی را ترک گوید و از آن اعراض کند. (از اقرب الموارد). || آنکه دنیا را برای آخرت ترک کند. (المنجد). آنکه خواهش و رغبت دنیا ندارد و از مال و جاه و ناموس تعلق نگیرد. (لطائف اللغات ) (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). در اصطلاح سالکان ، زاهد، آن راگویند که دائم متوجه آخرت باشد و از راحت و لذت دنیا احتراز کند و خور و خواب بر خود حرام گرداند مگر بضرورت و دائم دل نرم و چشم تر باشد، یک ساعت از ورد و عبادت خالی نباشد. (کشف اللغات ). ناسک (عابد). (القاموس العصری عربی انگلیسی ). پارسا. دیندار. خداترس و پاکدامن . گوشه نشین . مرتاض . (ناظم الاطباء). پارسا که تارک خواهشهای دنیوی است و مشغول عبادت خدا. (فرهنگ نظام ). عابد :
دی زاهد دین بودم سجاده نشین بودم
ز ارباب یقین بودم ، سردفتر دانائی .
عطار.
بدو گفتا شنیدم ماجرایی
که میگوید زنی زاهد دعایی .
عطار.
|| و برخی میان زاهد و عابدو عارف فرق گذاشته اند چنانکه در ترجمه ٔ اشارات آمده است : معرض از متاع دنیا و خوشیهای آن ، او را زاهد خوانند و آن کس را که مواظب باشد بر اقامت نفل عبادت از نماز و روزه ، او را عابد خوانند و آن کس را که فکر خود صرف کرده باشد بقدس جبروت و همیشه متوقع شروق نور حق بود اندر سر خود، او را عارف خوانند. و این احوال که برشمردیم بود که بعضی با بعضی مترکب شود. (ترجمه ٔ اشارات و تنبیهات ص 247). و در همان کتاب آمده است : زهد بنزدیک غیرعارف معاملتی است گوئی زاهد متاع دنیا بمتاع آخرت دهد. (ترجمه ٔ اشارات و تنبیهات ص 227). زاهد بنزدیک عارف آنکه پاک و منزه است از هرچه سر وی را مشغول کند از حق [ و تکبر ورزد ] بر همه چیزها که جز از حق است . (ترجمه ٔ اشارات و تنبیهات ص 248).
اگر چه زاهدی باشد گرامی
چو فرزند آیدت ، رندی تمامی .
عطار (الهی نامه ).
و عارفان و شاعران متصوف گروهی از زاهدان ریاکار و متظاهر را پیوسته نکوهش میکردند و زهد خشک و ریائی را نوعی شیادی و فرومایگی میشمردند بویژه که زاهدان خشک اغلب به رنج و آزار و تکفیر عارفان و متصوفان میپرداختند و از راه عوام فریبی حقیقت را فدای اغراض پلید خویش میساختند از این رو در اشعار شاعران متصوف و بویژه حافظ شیرازی حملات سخت بزهاد شده و زاهد و شیخ را که با طریقت تصوف مخالف بودند بسی نکوهش کرده اند و آنان را متظاهر به دین ، شیاد، ریاکار، اهل روی و ریا، زاهد ریایی و زاهد خشک خوانده اند:
تا زاهد عمر و بک و زیدی
اخلاص طلب مکن که شیدی .
سعدی (گلستان ).
و هم در اصطلاح شعرای متصوف ، زاهدان را پابند بظواهر دین و بیخبر از لطائف و روحیات آن ، خشک ، متعصب ، جاهل متنسک نیز خطاب کرده اند:
باش با عشاق چون گل در جوانی پیردل
چند از این زهاد همچون سرو درپیری جوان .
خاقانی .
ورجوع به زاهد خشک ، زاهد خنک و زاهد ساحلی شود. || تنگ خو. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و او را زهید نیز گویند. (اقرب الموارد) (تاج العروس ). || لئیم . لحیانی آرد :
یا دبل مابت بلیلی هاجدا
ولا عدوت الرکعتین ساجدا
مخافة ان تنفدی المزاودا
و تغبقی بعدی غبوقاً باردا
و تسألی القرض لئیماً زاهدا. (تاج العروس ).
... ادامه
4106 | 0
مترادف: باتقوا، پارسا، پرهيزگار، عابد، متشرع، متعبد، متقي، معتكف، ناسك
متضاد: بي تقوا
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت) [عربی، جمع: زُهّاد]
مختصات: (هِ) [ ع . ] (ص .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: zAhed
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 17
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
ascetic | devotee , anchorite , anchoret , eremite , votary , pious , zahid
ترکی
münzevi
فرانسوی
ascétique
آلمانی
asket
اسپانیایی
ascético
ایتالیایی
ascetico
عربی
زاهد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "زاهد" در زبان فارسی به معنای فردی است که از لذت‌های دنیوی فاصله می‌گیرد و به زهد و پارسایی گرایش دارد. در زیر به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. نگارش درست: کلمه "زاهد" در فارسی به همین شکل نوشته می‌شود و دقت در میزان استفاده از حرف "ذ" و "ه" در آن مهم است.

  2. تلفظ: این کلمه معمولاً به صورت "زاهِد" تلفظ می‌شود.

  3. جمع‌بندی: جمع "زاهد" به صورت "زاهدان" یا "زاهدین" است.

  4. کاربرد در جملات:

    • مثال: "او یک زاهد بود که همیشه در پی دستیابی به معرفت واقعی بود."
    • مثال: "زاهدان هرگز از دنیا طلبی نمی‌کنند."
  5. کاربرد در ادبیات: کلمه "زاهد" در شعر و ادبیات فارسی به وفور استفاده می‌شود و معمولاً به عنوان نمادی از انسان‌های پرهیزگار و عارف، به کار می‌رود.

  6. جایگاه در متن: در جملات و متون ادبی، می‌توان از این کلمه برای توصیف شخصیت‌ها یا به عنوان یک مفهوم فرهنگی و مذهبی استفاده کرد.

  7. مفاهیم مرتبط: واژه‌های مرتبط با زهد مانند "عارف"، "پارسایی" و "زهد" نیز می‌توانند به غنای متن کمک کنند.

با رعایت این نکات، می‌توانید به درستی از کلمه "زاهد" در نوشته‌ها و گفتارهای خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

در اینجا چند مثال برای کلمه "زاهد" در جمله آورده شده است:

  1. زاهد واقعی هیچ گاه به دنیا وابسته نمی‌شود و همواره به دنبال رضای معبود است.

  2. او در جمع دوستانش به عنوان یک زاهد شناخته می‌شود که همواره نصیحت‌هایی از دل می‌گوید.

  3. در کتاب‌های قدیمی، داستان‌های جالبی درباره زاهدان بزرگ و زندگی ساده آن‌ها نوشته شده است.

  4. زاهد بودن به معنای ترک دنیا نیست، بلکه توجه به معنویات و اهمیت دادن به روح است.

  5. او یک زاهد بود که همیشه در پی علم و معرفت به سر می‌برد و از دنیا دوری می‌جست.

امیدوارم این جملات مفید واقع شده باشند!


واژگان مرتبط: مرتاض، راهب، تارک دنیا، مرید، طرفدار، هواخواه، فدایی، فداکار، گوشه نشین، خلوت نشین، هوا خواه، شاگرد، وارسته، متقی، مذهبی، مقدس

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری