جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: زبیب . [ زَ ] (ع مص ) اجتماع آب دهان در دو کنج دهن . (از لسان العرب ). || بسیاری موی . مصدر زَب ّ. مصدر دیگرش زَبَب است . (متن اللغة). رجوع به ازب و زبب و زببه و زباء شود. || (اِ) کف آب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ) (شرح قاموس ) (ناظم الاطباء). و بدین معنی است زبیب در قول شاعر: حتی اذا تکشف الزبیب . (ازلسان العرب ). || زهر دهن مار. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). زهری است که در دهن مار است . (شرح قاموس ). || هر میوه که خشک شده باشد، عربان زبیب گویند عموماً. (برهان قاطع). || خرمای خشک . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). || انجیر خشک . (اقرب الموارد). انجیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). انجیر خشک . (ناظم الاطباء). انجیر پژمرده وآب رفته که در سایه خشک کنند. (از شرح قاموس ). ابوحنیفة گوید یکی از اعراب سراة، زبیب را بمعنی انجیر بکار برده است و گوید: فیجلانی ، انجیری است سخت سیاه و زبیب آن یعنی خشک آن نیکو است . همچنین ابوحنیفه حکایت کند از عرب که گویند: زبب التین ؛ یعنی زبیب (خشک ) ساخت انجیر را. بنابراین ، سخن فیروزآبادی که در تفسیر زبیب گوید: خشک شده ٔ انگور و معروف است ، درست نیست زیرا آنکه معروف است تنها خشک شده ٔ انگور است و زبیب بمعنی انجیر خشک معروف نیست پس زبیب را بطور مطلق نمیتوان گفت معروف است . (از تاج العروس ). || انگور خشک . (اقرب الموارد). مویز. (مهذب الاسماء) (زمخشری ) (منتهی الارب ) (دهار) (بحر الجواهر). مویز. قشمش . کشمش . (مقدمة الادب زمخشری چ فلوگل ص 59). مویز را گویند، و با دانه خوردن مویز درد امعاء را نافع باشد. (از برهان قاطع). بمعنی مویز و آن انگور است که خشک کرده می آرند. بهندی آنرا داکهه گویند و اکثر ناواقفان این دیار آنرا منقی نامند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). کشمش . (ناظم الاطباء). پژمرده و آب رفته از انگور و انجیر است که در سایه خشک میکنند و آن را مویز میگویند. (شرح قاموس ). خشک شده ٔ انگور، واحده ٔ آن زبیبة و فروشنده ٔ آن زباب و زبیبی است . (از تاج العروس ). بیرونی آرد: زبیب را بلغت پارسی مویز گویند و به لغت رومی اسطافیدین گویند و بلغت هندویی داک دا، و راباسیوس گویند. تخم مویز را عرباطون گویند و بعضی گفته اند تخم مویز را بلغت رومی قوقین گویند. خاصیت او: ارحانی گوید مویز انگور آن است که ورمها را بنشاند و مایه ای که دراو بود آنرا ببرد. گرم و تر است در یک درجه ، و تخم او قابض است و سرد است در یک درجه و خشک است در دو درجه . (از ترجمه ٔ صیدنه ٔ بیرونی ). مؤلف اختیارات بدیعی آرد: بپارسی مویز گویند و هر ثمری که خشک شود زبیب خوانند الا خرما که وی را تمرالرطب خوانند و زبیب عنجد خوانند و بهترین آن خراسانی بود بزرگ و شیرین . گوشت وی گرم و تر بود در اول و دانه ٔ وی سرد و خشک بود در اول . جالینوس گوید: سرد بود در اول و خشک بود در دویم و دانه ٔ آن خوردن درد امعا را نیکو بود و معده و جگر درست دارد و گوشت وی گرده و مثانه را نافع بود و یاری دهنده بود در ادویه ٔ مسهل چون ده درم در وی اضافت کنند چون بی دانه بود شکم براند. وآن نوع که لاغر بود و قابض حرارت وی کمتر بود و معده را قوة دهد و طبیعت ببندد و محرق دم بود و مصلح وی خیارشنبر بود و گویند شیر تخم تورک . اسحاق گوید: حدت دم بنشاند و قول اول اصح است و گویند مضر بود به گرده و مصلح وی عناب بود. مویز بدن را فربه گرداند و هیچ مضرت و اذیت نرساند مگر محروری مزاج را و مصلح وی سکنجبین بود و یا از فواکه ترش چیزی بر سر آن خورند. دیسقوریدوس گوید: گوشت وی چون بخورند موافق قصبه ٔ شش بود و نافع بود جهت سرفه و اگر گوشت وی با فلفل خلط کنند و یا با آرد جاورس (گاورس ) و بیض بریان کنندو بعسل بخورند بلغم از دهن بیرون کشد و چون بیامیزند با آرد باقلا و کمون و ضماد کنند بر ورم گرم که عارض شود در انثیین بغایت سود دهد. و چون خلط کنند سحق کرده با شراب و بر هرچه پیدا شود در پوست مثل جدری وریشهای شهدیه و عفونات که در مفاصل بود و سرطانات چون ضماد کنند با شیر و بر نقرس نافع بود و چون بر ناخنی که جنبد چسبانند زود نافع بود و قلع کند و مویز غذا زیاده از انگور دهد و جلاء مویز کمتر از انجیر خشک بود بمعده و بدل آن کشمش است . (اختیارات بدیعی ). انگور خشک شده است و از صادرات کشورهای خاورمیانه و کالیفرنیا و استرالیا است . از اقسام زبیب یکی «سلطانه » است که دانه های آن کوچک است ، و تخم ندارد، این نوع در «ازمیر» بدست می آید. (از الموسوعة العربیه ). بستانی آرد: انگوری است که بوسیله ٔ حرارت مصنوعی یا حرارت خورشید خشک شده باشد. در برخی از نقاطاسپانیا انگور را بر شاخ خشک می کنند، سپس خوشه ها راهمچنان می برند و در جعبه ها لابلای برگها نگهداری میکنند. خشک شده ٔ انگور (زبیب ) دارای ماده ٔ الکلی بیشتری است و با آن شربتهایی نیکو میسازند که برای تلطیف سرفه و بیرون آوردن خلط در التهابات شدید ریوی و نیز برای تسکین التهابات و تصفیه ٔ بول نافع است . زبیب در بیشتر شربتهای سینه بکار میرود و برخی از مردم نبیذ زبیب را بر نبیذ انگور ترجیح میدهند. در یونان و روم باستان چندین قسم نبیذ بسیار عالی از زبیب میگرفته اند. زبیب علاوه بر داشتن مقداری از ماده ٔ سکرآور (الکل ) که در انگور است مشتمل است بر ثانی تارتارپتاس و یکی از خواص آن این است که اندکی مبرد است . در آزمایشگاهها برای شیرین ساختن برخی از داروها آنرا بکار میبرند. (ازدائرةالمعارف بستانی ) : شود انگور زبیب آنگه کش خشک کنی چون بیاغاری انگور شود خشک زبیب . منوچهری . این زبیب ای عجبی مرده ٔ انگور بود چون ورا زنده کنی زنده شود اینْت عجیب . منوچهری . نظمت لطیف و نثرت ، شیرین بود چنانک در سامعه اغانی و در ذائقه زبیب . سروش . || مویز است و آن غیر کشمش است . مؤلف ذخیره ٔ خوارزمشاهی گوید: حرارت او قوی تر ازانگور باشد... اما کشمش بدو نزدیک است و اندکی نفخ کند. (از ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). || یک نوع مایع الکلی است که از زبیب گیرند. (از معجم الوسیط). raisin زابيب kuru üzüm raisin rosine pasa uvetta
واژهی "زبیب" به معنی نوعی کشمش یا انگور خشک شده است و در زبان فارسی به عنوان یک اسم مورد استفاده قرار میگیرد. در نوشتن و استفاده از این کلمه، چند قاعده و نکتهی نگارشی میتواند مد نظر قرار گیرد:
استفاده صحیح از املاء:
املای صحیح کلمه "زبیب" به همین صورت است و باید از نوشتن آن به شکلهای نادرست جلوگیری شود.
نوع کلمه:
"زبیب" یک اسم مخصوص است و باید با حروف بزرگ آغاز شود اگر در ابتدای جمله قرار بگیرد.
استفاده در جملات:
وقتی از "زبیب" در یک جمله استفاده میکنید، مطمئن شوید که به خوبی با دیگر اجزای جمله هماهنگ است. مثلاً: "من یک ظرف زبیب خریدم."
ترکیب با صفات:
اگر بخواهید صفتی به آن اضافه کنید، مانند "خوشمزه" یا "خشک"، قاعده این است که صفت قبل از اسم قرار میگیرد: "زبیب خوشمزه".
نکات نگارشی:
هنگام نوشتن متنهای رسمی یا ادبی، از زبان معیار و صحیح استفاده کنید. به عنوان مثال، در متنهای ادبی ممکن است به توصیف زبیب و خواص آن پرداخته شود.
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "زبیب" به شکل صحیح و کارآمد استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
زبیب یکی از میوههای خشک و خوشمزهای است که در تهیه شیرینیها و محصولات خوراکی استفاده میشود.
در بازار، زبیب به عنوان یک میانوعده سالم و طبیعی بسیار محبوب است.
من همیشه زبیب را در مخلوط خشکبارم اضافه میکنم تا طعم و عطر بهتری به آن ببخشد.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر