جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

zubid  |

زبید

معنی: زبید. [ زُ ب َ ] (اِخ ) ابن الحارث یامی ، مکنی به ابوعبدالرحمن ، متوفی در 126 هَ .ق . او را نسبت به قبیله ٔ یام دهند و از آنرو یامی گویند. مؤلف قاموس گوید: در صحیحین جز او کسی بنام زبید نیست . در کتاب اسماء الرجال برماوی آمده است که در صحیح ، مسمی بزبید جز زبیدبن حارث نیامده . (از تاج العروس ). زبیدبن الحارث از روات حدیث است و لیس فی الصحیحین غیره . (از منتهی الارب ). و در طبقات ابن سعدآمده : زبیدبن الحارث بن عبدالکریم بن جحدب بن ذهل ... بن جُشَم بن یام ، از هَمْدان ، کنیت او ابوعبداﷲ است و در 122 هَ . ق . در روزگار زیدبن علی درگذشت . وی ثقة وصاحب احادیث بسیار بود. (از طبقات ابن سعد چ زاخائو ج 1 ص 216). و ابن الجوزی در ضمن طبقه ٔ سوم از روات آرد: کنیت او ابوعبدالرحمن و ابوعبداﷲ است . حفید او اشعث بن عبدالرحمن بن زبید بنقل از پدرش گوید: زبید شب را سه قسمت کرده بود، قسمی ازآن ِ خود (برای قیام لیل )، قسمی ازآن ِ من و قسمی ازآن برادرم . قسمت نخست را خود قیام داشت آنگاه مرابیدار میکرد و اگر مرا کسل میدید میگفت بخواب من بجای تو وظیفه ٔ قیام را انجام میدهم ، بجای برادرم نیز بهمین ترتیب قیام میکرد، و درنتیجه جمله ٔ شب را قیام می داشت ... محمدبن حسین بوسیله ٔ سلیمان بن ایوب از بعضی از مشایخ خود نقل کند که زبید یامی شبی برای تهجدبرخاست و ظرف آبی که همیشه از آن دست نماز میکرد برداشت و دست در آن فروبرد، آب آنچنان سرد بود که نزدیک به یخ بستن . زبید همچنانکه دست در مطهره داشت بیاد زمهریر (از طبقات دوزخ ) افتاد و (چنان تحت تأثیر این فکر قرار گرفت که ) تا بامداد بهمان حال بازماند. بامدادان کنیزک که او را بدان حال دید با حیرت پرسید که از چه رو بر قاعده ٔ همه شب به نماز نپرداختی و بدین حال در این جا نشستی ؟ زبید واقعه ٔ خود بازگفت و سوگند یاد کرد که پس از این که بیاد زمهریر افتادم چنان بیخود شدم که تا این زمان که تو دیدی سرمای دست خودرا نیز از یاد بردم ، سپس کنیزک را سوگند داد که این راز را تا پایان زندگی او با کس نگوید... یعقوب بن سفیان گوید: او ثقه ٔ خبره اما مایل به تشیع است ، و صواب آن است که زبید کاملاً شیعی و از همدان است که بتشیع معروفند، و حضرت علی (ع ) درباره ٔ ایشان فرماید:
فلو کنت بواباًعلی باب جنة
لقلت لهمدان ادخلوا بسلام .
بهرحال وثاقت و خوبی او را جای تردید نیست . زبید یامی را جمعی از صحابه و از آن جمله ابن عمرو و انس دیده اند. وی در 122 هَ . ق . و بگفته ٔ برخی در آغاز سال 123 درگذشت . (از صفة الصفوة ج 3 ص 54 و 55). و امین عاملی آرد: زبید یامی را ایامی نیز گفته اند ، و یام بطنی است از همدان . وفات او را ابونعیم 122 و امام احمد و ابن نافع 123 و ابن نمیر 124 هَ . ق . گفته است . و در تهذیب التهذیب است که قطان گوید: زبید ثبت است . ابن معین ، ابوحاتم و نسائی گویند: ثقه است . مجاهد گوید: شگفت ترین مردم کوفه چهار تن اند و زبید یکی از آن چهار است . ابن سعد او را ثقه داند و عجلی گوید: زبید ثبت و ثقه است در حدیث و در مذهب ، شیعه است ،در مشایخ کوفه بهتر از او ندیدم . ذهبی در میزان گوید: زبید از ثقات تابعین است و اندکی تشیع در او هست .ابواسحاق جوزجانی گوید: در کوفه جمعی از سران اهل حدیث بودند که مذهب آنان مورد قبول مردم نبود اما از راستگوئی که در حدیث داشتند مورد احترام همگان بودند، از آن جمله اند ابواسحاق ، منصور و زبید یامی و اعمش . در تهذیب التهذیب است که زبید از مرةبن شراحیل ، سعدبن عبیده ، ذربن عبداﷲ، سعیدبن عبدالرحمن بن ابزی ، عبدالرحمن بن ابی لیلی ، عمارةبن عمیر، ابووائل ، ابراهیم نخعی ، ابراهیم تیمی ، مجاهد و جماعتی دیگر روایت کرده است . عبداﷲ و عبدالرحمن فرزان زبید، و نیز جریربن حازم ، شعبة، ثوری ، زهیر، حسن بن حی ، شریک ، مالک بن مغول ، مسمر، منصور، مغیره و اعمش که جمله از اقران اویندو همچنین عده ای دیگر از او روایت دارند. (از اعیان الشیعه ).
... ادامه
259 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 23
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
zubid
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

واژه «زبید» در زبان فارسی به‌طور خاص به نام‌گذاری، مکان یا فرد اشاره دارد و باید در استفاده از آن به برخی نکات قواعدی و نگارشی توجه کرد:

  1. بزرگ و کوچک نویسی: اگر «زبید» به عنوان نام خاص (مانند نام یک شهر) مورد استفاده قرار گیرد، باید با حرف بزرگ نوشته شود: زبید. اما اگر به عنوان یک صفت یا واژه در متن عادی آورده شود، بدون بزرگ‌نویسی نوشته می‌شود.

  2. نوشتار عربی: در ادبیات و متون عربی، زبید (زَبيد) ممکن است به نام قبایل، شخصیت‌ها یا مکان‌ها اشاره داشته باشد. اگر در متون فارسی به این چنین موارد ارجاع دارید، نیز باید به نگارش صحیح آن توجه کنید.

  3. تلفظ: تلفظ صحیح کلمه «زبید» در فارسی به صورت زِبید (با زِ کشیده) است.

  4. کاربرد در جملات: زمانی که «زبید» به عنوان اسم در جمله استفاده می‌شود، به توجه به نوع جمله (خبر، سوالی، امری و ...) باید جمله به‌طور مناسب مورد ساختار قرار گیرد. مثلاً:

    • زبید شهری تاریخی است. (جمله خبری)
    • آیا زبید را می‌شناسی؟ (جمله سوالی)
  5. همچنین توجه به سیاق لغت: در عبارت‌هایی که به زبید اشاره می‌شود، می‌توان با ذکر خصوصیات یا توضیحات بیشتر، معنا و مفهوم را روشن‌تر کرد. مانند:
    • زبید یکی از شهرهای استان یمن است.

با رعایت این نکات می‌توان به صورت درست و منطقی از واژه «زبید» استفاده کرد.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری