جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

zohal
Saturn  |

زحل

معنی: زحل . [ زَ ] (ع مص ) مانده شدن . (منتهی الارب ) (از محیط المحیط) (ازاقرب الموارد) (از متن اللغة). || دور گشتن از جای خود. (منتهی الارب ) (از المعجم الوسیط). کلمه ٔزحل در اصل بمعنی دور گشتن و دوری گزیدن است . (از مقاییس اللغة ج 3 ص 49). یکسو شدن از جایگاه خود. (از المعجم الوسیط) (از اقرب الموارد). در حدیث ابوموسی آمده : «فلما اقیمت الصلوة، زحل و قال ما اتقدم رجلاً من اهل بدر»؛ یعنی هنگامی که نماز برپا گشت ، از جایی که مقام امام است بیکسوی شد و گفت : بر مردی که از اهل بدر است تقدم نخواهم جست ، و از امامت جماعت دوری گزید. (از تاج العروس ) (از منتهی الارب ). زمخشری آرد: عبداﷲبن مسعود بنزد ابو موسی آمد و بگفتگو پرداخت و چون وقت نماز رسید، ابوموسی ، ابن مسعود را مقدم داشت و خود یکسوی شد. زحل و زحک بیک معنی است و هر دو، معنی دوری و یکسوی شدن میدهند. (از الفائق ). || لغت زحل را گاه کوتاه کنند و زح ّ گویند در این حال بصورت متعدی (بمعنی دور کردن ) استعمال میشود. (ازمجله ٔ مجمع اللغة العربیه ج 9 ص 97). رجوع به زَح ّ شود. || عقب افتادن ناقه در راه . (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط). پس ماندن ناقه در رفتن ودرنگ کردن او. (از متن اللغة) (از منتهی الارب ). || کنایت از کندی در حرکت . آهسته راه رفتن . ابطاء. ستاره ٔ کیوان را زحل خوانند مأخوذ از زَحْل بدین معنی (از صبح الاعشی ج 2 ص 150). || زائل شدن . زوال . افتادن از جای . (از المعجم الوسیط).
... ادامه
538 | 0
مترادف: كيوان
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی]
مختصات: (زُ حَ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: zohal
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 45
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
Saturn | saturn
ترکی
satürn
فرانسوی
saturne
آلمانی
saturn
اسپانیایی
saturno
ایتالیایی
saturno
عربی
زحل | ساتورن إله الزراعة عند الرومان
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "زحل" در زبان فارسی به سیاره‌ای از سامانهٔ خورشیدی اشاره دارد و به طور خاص به ویژگی‌های زیر توجه می‌شود:

  1. نوشتار: "زحل" به صورت صحیح و با حروف فارسی نوشته می‌شود.

  2. تلفظ: تلفظ صحیح این کلمه "zahhal" است و باید به صورت صحیح ادا شود.

  3. نقش دستوری: "زحل" می‌تواند به عنوان اسم خاص (اسم سیاره) در جملات استفاده شود و معمولاً به عنوان فاعل یا مفعول در جمله به کار می‌رود.

  4. اسم خاص: چون "زحل" یک اسم خاص است، نیازی به بزرگ‌نویسی ندارد مگر اینکه در ابتدای جمله قرار گیرد.

  5. آوردن اطلاعیه: اگر بخواهید که اطلاعات بیشتری درباره زحل ارائه دهید، می‌توان به ویژگی‌های ظاهری و ویژگی‌های دیگر سیاره اشاره کرد و در نگارش رسمی به فرمت APA یا MLA رعایت کرد.

  6. مضاف به مضاف‌الیه: اگر بخواهید "زحل" را در ترکیب‌های مانند "مدار زحل" یا "جو زحل" استفاده کنید، باید به قواعد ترکیب‌های مضاف و مضاف‌الیه توجه کنید.

با رعایت این نکات و قواعد، شما می‌توانید به درستی از کلمه "زحل" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "زحل" در جملات مختلف آورده شده است:

  1. زحل یکی از زیباترین سیارات منظومه شمسی به شمار می‌آید و حلقه‌های آن به خوبی دیده می‌شوند.
  2. در شب‌های صاف، می‌توان زحل را با تلسکوپ مشاهده کرد و جزئیات آن را بررسی کرد.
  3. بسیاری از اخترشناسان برای مطالعه زحل و قمرهای آن تحقیقات گسترده‌ای انجام داده‌اند.
  4. زحل به عنوان "سیاره حلقه‌ای" شناخته می‌شود و ویژگی منحصر به فردش توجه بسیاری را جلب کرده است.
  5. در افسانه‌های باستانی، زحل به عنوان خداوند کشاورزی و زمان شناخته می‌شد.

اگر به جملات بیشتری نیاز دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: خورشید، خدای بذر کاری

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری