جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: زدگی . [ زَ دَ / دِ ] (حامص ) صدمه و ضرب و کوب و ضربه و مشت . (از ناظم الاطباء): طلحف ؛ زدگی سخت . (منتهی الارب ). || بیماری و الم و هر گونه اثری که در نتیجه ٔ تماس و یا مجاورت چیزی باچیزی دیگر و یا عروض حادثه ای حاصل شود. زدگی را در موارد مذکور با نام آن چیز و یا حادثه ترکیب کنند. - آفتاب زدگی ؛ اثر تافتن آفتاب بر بدن . بیماریی که در اثر مجاورت بیش از حد بدن با آفتاب حاصل شود. رجوع به زدن شود. - دریازدگی ؛ حالت و بیماریی که برخی را در سفر دریا و یا در هنگام اختلال هوای دریا عارض گردد. - دزدزدگی ؛ دزد خوردگی . غارت شدگی . - سرمازدگی ؛ سرما خوردگی . بیماری عارض از سرما. - شتابزدگی ؛ شتاب آلود بودن . عجله داشتن : اگر از گرسنگی و آهستگی نکوهیده گردی دوستر دارم که از سبکباری و شتابزدگی ستوه گردی . (منتخب قابوسنامه ص 50). - غارت زدگی ؛ غارت شدن . دزدزدگی . - کرم زدگی ؛ کرم خوردگی (نوعی بیماری در دندان ). - کفش زدگی ؛ بیماری و المی که در جزئی از پای پیدا شود بعلت تنگی کفش برای آن جزء. زخم شدن پا. رجوع به زده و زدن شود. - گرمازدگی ؛ ناراحتی ناشی از گرمای شدید هوا و یا طول مجاورت هوای گرم . رجوع به زدن و زده شود. || شدن و یا نفرت حاصل کردن از چیزی . وازدگی نیز بکار برند. - وازدگی ؛ بی میلی و نفرت و انزجار داشتن از چیزی . - ماتم زدگی ؛ سوگوار شدن . عزادار گشتن . - می زدگی ؛ از خوردن می دچار آسیب شدن . || (اِ) لک که در پوست هندوانه و خربزه و امثال آن پدید آید از برخوردن بجایی یا فشردگی در بار. فرسودگی قسمتی از چیزی . گویند: این بار، زدگی بسیار دارد. رجوع به زده و زدن شود. red أحمر، محمر، شيوعي، قرمزي، اللون الأحمر، صبغ أحمر، خمر، السياسي الأحمر vurmak frapper schlag golpear colpo
أحمر|محمر , شيوعي , قرمزي , اللون الأحمر , صبغ أحمر , خمر , السياسي الأحمر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «زدگی» به عنوان یک واژهی فارسی، به معنی عارضه یا حالت ناشی از شدت چیزها یا دفعات تکرار آنها به کار میرود. اما اگر منظور شما از «زدگی» در قالبهای مختلف نگارشی است، میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
نحوهی نوشتار: «زدگی» به یک «ز» و «د» و پسوند «گی» تشکیل شده است. دقت کنید که در نوشتار، به رسم الخط صحیح توجه شود.
جایگاه در جمله: این کلمه میتواند به عنوان اسم یا صفت در جمله به کار رود. به عنوان مثال:
«او دچار زدگی در یادگیری شد.» (اسم)
«این مسئله زدگی خاصی دارد.» (صفت)
صرف و نحو: در استفاده از «زدگی» در جملات پیچیدهتر، به قواعد صرف و نحو توجه داشته باشید؛ مانند تطابق در تعداد و جنس.
استفاده از علائم نگارشی: میتوانید از «زدگی» در جملات مخلتف با علائم نگارشی مناسب مانند ویرگول، نقطه، و دو نقطه استفاده کنید تا تأکید و وضوح بیشتری به جملات بدهید.
سایر واژهها: توجه داشته باشید که «زدگی» ممکن است با کلمات دیگری مانند «عادت زدگی» و «مهارت زدگی» ترکیب شود.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه «زدگی» به درستی در نوشتار و گفتارتان استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "زدگی" در جملات آورده شده است:
بعد از بازی در زمین ناهموار، پاهایش با زدگیهای زیادی مواجه شد.
روی دیوارها زدگیهایی وجود داشت که نیاز به تعمیر داشت.
او به خاطر زدگیهای ناشی از تصادف، مجبور به درمان فیزیکی شد.
با چند بار استفاده از این وسیله، زدگیهایی در بدنهاش ظاهر شد.
شدت زدگیهای این درخت نشان میدهد که سالهای زیادی از عمر آن میگذرد.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر