جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: زرو. [ زَ ] (اِ) بر وزن و معنی زلو باشد چه در فارسی رای بی نقطه به لام تبدیل می یابد و آن جانوری است که چون بر اعضا بچسبانند، خون از آنجا بمکد. (برهان ). جانوری است که چون آن را بر عضوی بچسبانند خون را بمکد و آنرا زلو، شلوک و دیوچه خوانند. (جهانگیری ). زلو است که خون خورد و آنرا دیوچه و شلوک نیز گفته اند. (انجمن آرا) (آنندراج ). نام جانوری است که خون زائد [ بدن ] را بدان بکشند و آنرا زلو و دیوچه گویندهندیش جوک خوانند. (شرفنامه ٔ منیری ). زنو. علق . (ناظم الاطباء). علق . دیوچه . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).علق . (تاج المصادر بیهقی ، یادداشت ایضاً) : اندر یاد کردن زرو که به تازی العلق گویند به عضو چگونه گذارند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ، یادداشت ایضاً). از آنجا زرو را علق گویند که آویز شده باشد. (ابوالفتوح ج 4 ص 530 سطر 10). || نام دارویی هم هست که مانند سرمه و توتیا در چشم کشند روشنایی چشم را زیاده کند. (برهان ) (از جهانگیری ). یک نوع گردی که در چشم کشند. (ناظم الاطباء). صاحب جهانگیری گفته دارویی است برای چشم مانند سرمه و توتیا و بیت سلمان را شاهد آورده ... در برهان نیز چنین گفته ولیکن بخاطر می رسد که زرور بوده باشد ور اساقط شده و در اصل عربی باشد بعضی زر دانسته اند و آنرا در نسبت مانند واو «پسرو»، «دخترو»، «ریشو»و «شاشو» شمرده اند. (انجمن آرا) (آنندراج ). در بیت ذیل رودکی این صورت «زرو» آمده است و شاید همین معنی برهان یا مطلق سرمه از آن اراده شده و ممکن است بمعنی میل باشد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : همچنان سرمه که دخت خوبروی هم بسان گرد بردارد ز روی گرچه هر روز اندکی برداردش با فدم روزی بپایان آردش . (کلیله و دمنه ٔ رودکی ، یادداشت ایضاً).
زهی نقود کلام تورا عیار گهر خهی غبار سمند ترا خواص زرو. سلمان ساوجی (از جهانگیری ). بمعنی اول رجوع به زالو شود. zero صفر، نكرة، شخص عديم الشأن sıfır zéro null cero zero
کلمه "زرو" در زبان فارسی معمولا به معنای "گنج" یا "ثروت" استفاده میشود. اما در مورد قواعد نگارشی و نحوه استفاده از این کلمه، میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
نوشتار صحیح: کلمه "زرو" با حروف فارسی به شکل درست نوشته میشود و نیازی به استفاده از علامتهای خاص ندارند.
جایگاه در جمله: مانند دیگر اسمها، کلمه "زرو" میتواند در جایگاههای مختلف در جمله قرار گیرد. به عنوان مثال:
"او دارای زرو و ثروت زیادی است."
"زرو و ثروت حقیقی در علم و دانش نهفته است."
تطابق با جملات: کلمه "زرو" میتواند به عنوان اسم مفرد یا جمع استفاده شود. برای مثال:
"زروهای این منطقه بسیار زیاد هستند."
"این زن زروهای فراوانی دارد."
صرف و نحو: در جملاتی که از "زرو" استفاده میشود، باید به تطابق اسمی و فعلی دقت کرد. بهخصوص در جملات وصفی یا جملاتی که فاعل و مفعول دارند.
نگارش رسمی و غیررسمی: در نگارش متنهای رسمی نیاز به رعایت قواعد نگارشی و استفاده از زبان صحیح و مناسب است. در متنهای غیررسمی میتوان از زبان محاورهای و اصطلاحات رایجتر استفاده کرد، اما باید از زرو در معنای درست خود استفاده شود.
امیدوارم این نکات به شما کمک کند! اگر سوالات بیشتری دارید، خوشحال میشوم پاسخ دهم.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در زیر سه جمله با استفاده از کلمه "زرو" آوردهام:
زرو در افسانههای قدیمی، نماد ثروت و برکت بود.
در بازار سنتی، جواهرات زرو به طور خاص توجه گردشگران را جلب میکند.
او همیشه دوست داشت زروهایی از دوران باستان را جمعآوری کند.