جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: زف . [ زَف ف ] (ع مص ) فرستادن عروس را به سوی شوی : زف العروس الی زوجها زفاً بالفتح و زفافاً بالکسر. || درخشیدن برق . || بشتافتن شتر مرغ و جز آن یا تیز رفتن یا دویدن زف الظلیم و غیره . زفاً و زفیفاً و زفوفاً. منه یقال : زف القوم ؛ ای اسرعوا. فاقبلوا الیه یزفّون . (قرآن 94/37)؛ ای یسرعون . || شروع کردن در دویدن . نیک وزیدن باد. || خود را برزمین افگندن طائر یا گستردن هر دو بازو را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). zaf ظاف
کلمه "زف" به تنهایی در زبان فارسی معنای خاصی ندارد و ممکن است به عنوان یک نام خاص، کلمهی اختراعی یا اصطلاحی در برخی حوزهها مورد استفاده قرار گیرد. در نتیجه، نمیتوان قواعد نگارشی خاصی برای آن بیان کرد. اما به طور کلی برای نگارش صحیح کلمات در زبان فارسی، قواعد زیر را میتوان در نظر گرفت:
استفاده از حروف صحیح: برای نوشتن کلمات، باید از حروف فارسی استفاده شود و رعایت قواعد املا رعایت گردد.
فاصلهگذاری: بین کلمات فاصله مناسب رعایت شود.
نقطهگذاری: اگر کلمه در جملات به کار میرود، باید از نقطهگذاری مناسب استفاده شود.
اگر سوال خاصی در مورد استفاده یا معنای "زف" دارید، لطفاً بیشتر توضیح دهید تا بتوانم بهتر کمک کنم.