جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: زهاب . [ زَ ] (اِ مرکب ) تراویدن آب باشد از کنار رودخانه و چشمه و تالاب و امثال آن . (برهان ) (ازغیاث ) (از ناظم الاطباء) (از جهانگیری ). آبی که کناررود، چشمه ، تالاب و غیره تراوش کند. (فرهنگ فارسی معین ). در تداول امروزی ، آبی که از جایی زهد، یعنی کم کم ترابد و آب اصلی نباشد، ولی در قدیم چنانکه فرهنگ اسدی می گوید... و از بیت ابوشکور برمی آید که زهاب سخت بزرگ است که سهمگین نیزتواند بود. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : زهاب اشک ، مرا از جگر گشاده شده ست عجب نباشد اگر گونه ٔ جگر دارد. مسعودسعد. چون او را در بند بلا بسته دید زهاب از دیدگان بگشاد و بر رخسار جویها براند. (کلیله و دمنه چ مینوی ص 160). و بی ایراندخت که زهاب چشمه ٔ خورشید تابان از چاه زنخدان اوست . (کلیله و دمنه ایضاً ص 356). خلق تو نهال شاخ طوبی دست تو زهاب حوض کوثر. جمال الدین عبدالرزاق (از جهانگیری ). || آبی بود که از سنگی یا از زمینی همی زاید به طبع خویش از اندک و بسیار. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 24). آب که از سنگ یا زمین برآید، اندک و بسیار و عرب نضاحه گوید. (صحاح الفرس ). آن موضع از چشمه که آب از آن جوشد و تراوش کند. (فرهنگ رشیدی ) (از انجمن آرا) (آنندراج ). و موضع چشمه را نیز گویند یعنی جایی که آب از آنجا می جوشد خواه زمین باشدو خواه شکاف سنگ . (برهان ) (از ناظم الاطباء). و همانا بکسر اول اصح باشد، چه زهیدن بمعنی زائیدن بکسر است و این نیز زایش آبست . (انجمن آرا) (آنندراج ) : سوی رود با کاروانی گشن زهابی بدوی اندرون سهمگن . ابوشکور (ازلغت فرس اسدی چ اقبال ص 24). || آبی که قعرش پیدا نباشد. (برهان )(ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). چشمه، چشمه سان canal, springlet, run-off, rahab قناة، شق قناة zahab zahab zahab zahab zahab کاریز، مجرا، ترعه، ابراه، زه اب، مجراي فاضلاب، چشمه کوچک، فنر کوچک، زائده، اشغال، اب زه کشی
کلمه "زهاب" به معنای آب روان و غالباً به آب هایی که به طور طبیعی جریان دارند اشاره دارد. در نوشتار فارسی و نگارشی، قواعد زیر را میتوان برای استفاده و نگارش آن در نظر گرفت:
هجی صحیح: کلمه "زهاب" به درستی با حرف "ز" و حروف بعدی نوشته میشود. توجه به املای درست از اهمیت بالایی برخوردار است.
استفاده در متن: کلمه "زهاب" معمولاً در متون ادبی، جغرافیایی یا علمی به کار میرود. بسته به سیاق نوشته، میتوان این کلمه را در جملات مختلف به کار برد.
نکات نگارشی:
همیشه به فرمت و سبک نوشتار خود توجه کنید. در متون رسمی از زبان سلیس و درست استفاده کنید.
در صورت استفاده از کلمه "زهاب" در جملات، دقت کنید که ساختار جملات از لحاظ گرامری صحیح باشد. مثلا: "زهاب در این منطقه به وفور وجود دارد."
پرهیز از خطاهای رایج:
از نوشتن نادرست این کلمه، مانند "زه آب" پرهیز کنید. "زهاب" یک واژهی مستقل است.
معانی و مترادفها: ممکن است معنای کلمه در بعضی زمینهها متفاوت باشد، پس قبل از به کارگیری این کلمه، از مناسب بودن آن با توجه به متن مطمئن شوید.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "زهاب" به صورت صحیح و موثر در نوشتههای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "زهاب" در جمله آوردهام:
زهاب آب باران به سمت دریاچه باعث افزایش سطح آب آن شد.
بررسیهای زیستمحیطی نشان داد که زهاب کارخانهها میتواند به آلودگی منابع آب زیرزمینی منجر شود.
در فصل بارش، زهاب حاصل از باران معابر را پر کرد و ترافیک را افزایش داد.
مطالعه بر روی زهاب رودخانه نشان داد که وجود مواد شیمیایی میتواند به اکوسیستم آسیب بزند.
کشاورزان به دقت جریان زهاب را کنترل میکنند تا از فرسایش خاک جلوگیری کنند.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!