جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: سابور. (اِخ ) شهری است از در بلاد فارس در نزدیکی کازرون . (سمعانی ). در اقلیم سوم واقع، و طول آن 78 و ربع درجه ، و عرض آن 31 درجه است و تا شیراز 25 فرسخ فاصله دارد. (یاقوت ). مطابق تحقیقات گیرشمن بیشاپور از بناهای شاپور اول ساسانی (341 - 271 م .) است و بر طبق اصول سنن غربی ساخته شده و دارای طرحی مستطیل است که وضع طبیعی زمین را تعقیب میکند و در دو جاده ٔ شریانی یکدیگر را در مرکز شهربطور عمودی قطع می نماید. شاپور اندکی پس از پیروزی بر والریانوس امپراطور روم (260 م .) کاخ باشکوهی در این شهر بنا نهاد. و نیز آتشکده ای در این شهر ساخت که بزرگترین معبد از نوع خویش است . رجوع به فهرست ایران گیرشمن ترجمه ٔ دکتر معین شود. این شهر در دوره ٔ خلافت عثمان بسال 26 هَ . ق . تسخیر شد. (تاریخ سیستان ص 77). معرب شاپور (بشاپور، به شاپور، وه شاپور) است که در زمان قدیم کرسی ولایت شاپور خره بود. و غالباًآنرا شهرستان می نامیدند و آن در مغرب کازرون کنونی (کمی بسوی شمال ) قرار داشت . ابن حوقل گوید سابور شهری است بزرگ باندازه ٔ شهر اصطخر ولی از آن آبادتر و پرجمعیت تر است ، و مردمانش توانگرترند. ولی مقدسی در نیمه ٔ دوم قرن چهارم گوید اکنون در حال ویرانی است و اهالی از آنجا کوچ میکنند و بکازرون میروند با این حال باز در آن زمان سابور شهری پر نعمت بود، نیشکر و زیتون و انگور فراوان در آن بعمل می آمد و انواع میوه ها و گلها از قبیل انجیر و یاسمن و خرنوب آن فراوان بود. قلعه ٔ آن دنبلا نامیده میشد و بارویش چهار دروازه داشت که عبارت بودند از دروازه ٔ هرمز، دروازه ٔ مهر، دروازه ٔ بهرام و دروازه ٔ شهر. مسجد جامع آن در بیرون شهر بود و مسجد دیگری هم داشت موسوم به مسجد خضر یا مسجد الیاس . فارسنامه ٔ ابن البلخی در آغاز قرن ششم گوید: در این سالها خراب شده است . در زمان حمداﷲ مستوفی اسم سابور یا بشابور به ولایت کازرون که مجاور شاپور بود داده شد. (ترجمه ٔ سرزمینهای خلافت شرقی ص 283 و 284). رجوع به معجم البلدان یاقوت ج 6 و ابن خردادبه ص 45 و سابور خره و بیشاپور در این لغت نامه شود. savar
کلمه "سابور" به معنای صبر و تحمل است و در زبان فارسی به شیوههای مختلفی استفاده میشود. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و نوشتاری مربوط به این کلمه اشاره میشود:
نوشتن معنی: هنگامی که از کلمه "سابور" استفاده میکنید، میتوانید معانی مرتبط با آن را نیز توضیح دهید. این کار به درک بیشتر متن کمک میکند.
استفاده در متن: در جملات خود از "سابور" در جایگاههای مناسب استفاده کنید. به عنوان مثال: "او سابور و صبور بود و در سختیها تسلیم نشد."
نکات دستوری: این کلمه میتواند به عنوان صفت مورد استفاده قرار گیرد. مثلاً: "او شخص سابوری است."
تلفظ: صحیح تلفظ کردن کلمه "سابور" اهمیت دارد. تلفظ آن به شکل "سا-بور" است.
تنوع در استفاده: تلاش کنید از کلمه سابور به شکلهای مختلف مانند "سابوری" (به معنای صبر) در متنهای مختلف بهره ببرید.
با رعایت این موارد میتوانید از کلمه "سابور" به شکلی مؤثر و زیبا در نوشتار خود استفاده کنید.