جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

sām[m]
pestilential  |

سام

معنی: سام . (اِخ ) گرشاسب به اسم خاندانش سام گرشاسب خوانده شد. (فروردین یشت بندهای 61 و 136). حتی در کتب پهلوی هم گاهی فقط بنام خاندانش (سام ) نامیده شده است . و اکنون او را سام گرشاسب نریمان یا سام نریمان گوئیم . رجوع به مزدیسنای دکتر معین صص 416 و 418 و سام نریمان شود. و گرشاسب در اوستا ساما (سیاه ) نام یک خانواده ٔ ایرانی است . (یسنا 9، 10)(بارتولمه 1571) در روایات پهلوی ما، نام دو تن از دلیران سیستان «سام » است : یکی پدر اثرط که در گرشاسب نامه بصورت «شم » آمده و اصل آن سام است :
ز شم زآن سپس اثرط آمد پدید
وزین هر دو [ از تورک و سم ] شاهی به اثرط رسید.
اسدی (گرشاسب نامه ص 49).
دیگر نواده ٔ گرشاسب و پدر زال . (مزدیسنا ص 413، 417) (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). نام پدر زال هم هست که جد رستم باشد. (برهان ). نام پدر زال زر که بدستان معروف است . (آنندراج ). نام جد رستم . (غیاث ). رجوع به یکزخم شود :
مرا سام یک زخم از آن خواندند
جهانی برم گوهر افشاندند.
بشد سام یک زخم و بنشست زال
می و مجلس آراست ، بفراشت یال
پسر چون ز مادر براین گونه زاد
نکردند یک هفته برسام یاد.
(از شرفنامه ٔ منیری ).
از بخشش و بخشایش بهرام دگر آمد
از مردمی و مردی سام دگر آمد.
رودکی (احوال و اشعار سعید نفیسی ص 670).
سپه کش چو قارن ، مبارز چو سام
سپه تیغها برکشد از نیام .
فردوسی .
تو پور گو پیلتن رستمی
ز دستان سامی و از نیرمی .
فردوسی .
سام و فریدون کجا شدند نگویی
بهمن و بهرام گور و حیدر و دلدل .
ناصرخسرو (دیوان چ عبدالرسولی ص 258).
تو آن ملک داری که نتوان ستد
ز دست تو دستان دستان سام .
سوزنی .
جمشید سام حشمت سام سپهر سطوت
دارای زال صولت زال زمانه داور.
خاقانی .
ملکت چو ملک سام و سکندرنشان و تو
همسان سام و همسر اسکندر آمده .
خاقانی .
عنان باز پیچان نفس از حرام
بمردی ز رستم گذشتند و سام .
سعدی (بوستان ).
و اندر عهد او زال از مادر بزاد و سام او را بینداخت و بعد حالها سام او را بازآورد. (سبک شناسی ج 2 ص 125).
... ادامه
2484 | 0
مترادف: صفت، بيماري، مرض، ناخوشي، ورم، آسم، سرسام، دوار، خيزران، سمي، زهردار، خطرناك، زهرناك، آتش
متضاد: بي زهر، غيرسمي آب
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [عربی: سامّ] [قدیمی]
مختصات: (اِ.)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم خاص اشخاص
آواشناسی: sAm
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 101
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
pestilential | infectious , inflammation , swelling , sam
ترکی
sam
فرانسوی
sam
آلمانی
sam
اسپانیایی
sam
ایتالیایی
sam
عربی
ضار بالأخلاق | مزعج , شيطان , وبائي , وثيقة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "سام" در زبان فارسی می‌تواند به معانی مختلفی اشاره داشته باشد، اما به طور کلی به عنوان یک اسم خاص شناخته می‌شود. این کلمه به صورت زیر مورد استفاده قرار می‌گیرد:

  1. اسم خاص: "سام" به عنوان یک نام مردانه در فرهنگ ایرانی معروف است و به شخصیت‌های مختلفی در ادبیات و تاریخ اشاره دارد.

  2. استفاده در جملات:

    • معمولاً نام‌ها در فارسی با حرف بزرگ شروع می‌شوند: «سام در کتابخانه مشغول مطالعه بود.»
    • به عنوان فاعل یا مفعول در جملات: «سام به دوستی خود اهمیت می‌دهد.»
  3. نکات نگارشی:

    • در نوشتار رسمی و ادبی، نام‌ها باید به دقت و با رعایت املای صحیح نوشته شوند.
    • در جملات نقل قول مستقیم، اگر کلمه "سام" بخواهد به صورت گفتاری نقل شود، به شکل زیر به کار می‌رود: «سام گفت: "من به سفر می‌روم."»
  4. قواعد مربوط به جملات:

    • مانند دیگر اسامی، "سام" می‌تواند با صفات و عبارات تعریف‌کننده ترکیب شود: «سام ورزشکار قهری است.»
    • برای بیان جمع، اگر به جمع نیاز باشد، معمولاً از عبارت‌های دیگر استفاده می‌کنیم: «دوستان سام به مهمانی آمدند.»
  5. توجه به تلفظ و لحن: هنگام تلفظ نام‌ها باید به لحن و تأکید مناسب توجه شود تا به درستی در گفتگوها و نوشتار استفاده شوند.

اگر سوال خاص دیگری در رابطه با این کلمه یا کاربرد آن دارید، خوشحال می‌شوم که کمک کنم.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "سام" در جملات آورده شده است:

  1. سام همیشه در درس‌هایش بسیار کوشا و پرتلاش است.
  2. در جشن تولد سام، همه دوستانش حضور داشتند و لحظات شادی را سپری کردند.
  3. سام به خاطر استعدادش در بازی‌های فکری مورد تحسین معلمینش قرار گرفت.
  4. روز شنبه، سام تصمیم دارد به پارک برود و کمی ورزش کند.
  5. خانواده‌ی سام برای تعطیلات به یک سفر زیبا برنامه‌ریزی کرده‌اند.

اگر نیاز به جملات بیشتری دارید یا موضوع خاصی مدنظر است، لطفاً بفرمایید!


واژگان مرتبط: وابسته به طاعون یا افت، عفونی، مسری، واگیر، ساری، فاسد کننده، التهاب، سوزش، اماس، احتراق، شعله ور سازی، خیز

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری