جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

saxā

سخا

معنی: سخا. [ س َ ] (ع اِمص ) جوانمردی و کرم و بخشش و دهش . (ناظم الاطباء). جوانمردی . (دهار). سخاء :
ای دریغ آن حر هنگام سخا حاتم فش
ای دریغ آن گو هنگام وغا سام گراه .
رودکی .
ایزد آن بار خدای بسخا را بدهاد
گنج قارون و بزرگی و توانایی جم .
فرخی .
از سخای تو ناگوار گرفت
خلق را یک سر و منم ناهار.
لبیبی .
با سرشک سخای او کس را
ننماید عظیم رود فرب .
عسجدی .
کم آزاری و بردباریش خوست
دلش با وفا و کفش با سخاست .
ناصرخسرو.
وگر بجود و سخا و شجاعت و مردی
کسی بماندی ماندی ولی حق حیدر.
ناصرخسرو.
خارش همه شجاعت و بارش همه سخا
رسته به آب رحمت و حکمت بر او رطب .
ناصرخسرو.
مریم گشاد روزه و عیسی ببست نطق
کو در سخن گشاد سر سفره ٔ سخا.
خاقانی .
شاه سخن بخدمت شاه سخا رسید
شاه سخاسخن ز فلک دید برترش .
خاقانی .
چون خوان سخا نهد سلیمان
عیسیش طفیل خوان ببینم .
خاقانی .
ای دست ملک بخ بخ اگر ساغر وشمشیر
ماهی و نهنگند تو دریای سخایی .
خاقانی .
دل کوه از تاب سخای او خون شد.
(سندبادنامه ص 13).
سخای ابر از آن آمد جهانگیر
که در طفلی گیاهی را دهد شیر.
نظامی .
مغرب و آن قوم سخا دشمنند
مشرق و اهلش بسخا روشنند.
نظامی .
منگر اندر ما مکن در ما نظر
اندر اکرام و سخای خود نگر.
مولوی .
هر که عَلَم شد بسخا و کرم
بند نشاید که نهد بر درم .
سعدی .
- سخا کردن ؛ بخشش کردن :
خطاست گوئی در نیستی سخا کردن
ملامت تو چه سودم کند چو طبع سخاست .
مسعودسعد.
دریای لطف اوست وگرنه سحاب کیست
تا بر زمین مشرق و مغرب کند سخا.
سعدی .
- سخاپرور ؛ سخاپیشه . رجوع بهمین کلمات شود.
... ادامه
407 | 0
مترادف: بخشش، بخشندگي، جوانمردي، جود، سخاوت، كرم
متضاد: خست، گرسنه چشمي
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی: سخاء] [قدیمی]
مختصات:
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 661
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
خطاب | كلام , خطبة , حديث , نطق , لغة , لغة الكلام , خطاب رسمي , طريقة الكلام , خطبة لغة , حديث كلام
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "سخا" از واژه‌های فارسی است که به معنای بخشندگی، سخاوت و کرامت به کار می‌رود. در مورد قواعد و نگارش این کلمه، نکات زیر قابل توجه است:

  1. نگارش صحیح:

    • کلمه "سخا" به همین شکل نوشته می‌شود و نیازی به تغییر در حروف آن نیست.
  2. نقطه‌گذاری:

    • اگر کلمه درون جمله‌ای باشد، بسته به نوع و ساختار جمله، لازم است دیگر قواعد نگارشی مانند فاصله‌گذاری و نقطه‌گذاری رعایت شود.
  3. ترکیب با دیگر اعضای جمله:

    • ممکن است این واژه در ترکیب با دیگر واژه‌ها و عبارات قرار گیرد. مثلاً "سخا و بخشش" یا "سخاوت قلبی".
  4. معنای کلمه:

    • همچنین توجه به معنای دقیق واژه در متن، اهمیت زیادی دارد. "سخا" به عنوان یک ویژگی مثبت در فرهنگ فارسی ارزیابی می‌شود.
  5. استفاده در شعر و ادب:
    • واژه "سخا" در اشعار و متون ادبی نیز به کار رفته و ممکن است دارای معانی یا بار معنایی خاصی باشد.

در نهایت، برای اطمینان از کاربرد صحیح و مناسب این واژه در جملات، توجه به سیاق کلام و context می‌تواند کمک‌کننده باشد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او با سخاوت خود همیشه به نیازمندان کمک می‌کند و دل همه را شاد می‌سازد.
  2. سخاوت در کمک به دیگران، نشانه‌ای از بزرگی روح انسان است.
  3. در فرهنگ ما، سخاوت و generosity همیشه مورد تحسین قرار گرفته است و افراد سخاوتمند همیشه مورد احترام هستند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری