جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: سخن شناس . [ س ُ خ َ ش ِ ] (نف مرکب ) شناسنده ٔ سخن . سخندان . سخن سنج . ادیب : سخن شناسان بر جود او شدید یقین کجا یقین بود آنجا بکار نیست گمان . فرخی . دانی که من آن سخن شناسم کَابیات نو از کهن شناسم . نظامی . چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست سخن شناس نه ای دلبرا سخن اینجاست . حافظ. بر ضمیر خورشید اقتباس هوشمند سخن شناس در نقاب شبهه و اقتباس مخفی نخواهد بود. (حبیب السیر). اسم اديب، سخن پرداز، سخندان، ناقد، سخن فهم speaker المتحدث، مكبر الصوت، خطيب، محاور، رئيس هيئة تشريعية، مكبر الصوت في الإستريو، رئيس مجلس العمو، ناطق بلسان
المتحدث|مكبر الصوت , خطيب , محاور , رئيس هيئة تشريعية , مكبر الصوت في الإستريو , رئيس مجلس العمو , ناطق بلسان
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "سخنشناس" در زبان فارسی به ترکیب دو کلمه "سخن" و "شناس" اشاره دارد. برای نگارش و استفاده این کلمه به نکات زیر توجه کنید:
فاصلهگذاری: "سخنشناس" به صورت یک واژه ترکیبی نوشته میشود و باید بین "سخن" و "شناس" خط تیره (-) وجود داشته باشد.
معنی و کاربرد: "سخنشناس" به معنای فردی است که در زمینه سخن و بیان، آگاهی و شناخت کافی دارد. این واژه میتواند به افرادی که در عرصه ادبیات، شاعری، سخنوری یا به طور کلی در تحلیل و نقد سخن و کلام تخصص دارند، اشاره کند.
نکات نگارشی:
از نظر نگارش، کلمه در متنهای رسمی و ادبی بهخوبی قابل استفاده است.
در متون غیررسمی نیز میتوان از این واژه استفاده کرد، اما باید به زمینه و هدف پیام توجه داشت.
استفاده در جملات:
"او یک سخنشناس برجسته در ادبیات فارسی است."
"در این کارگاه، مباحثی دربارهی تکنیکهای سخنشناسی مطرح خواهد شد."
با رعایت این نکات، میتوانید بهخوبی از کلمه "سخنشناس" در نوشتهها و گفتگوهای خود استفاده کنید.