جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

headlong  |

سرآسیمه

معنی: سرآسیمه . [ س َ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) (از: سر + آسیمه ) آسیمه سر. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). شوریده سر، چه آسیمه بمعنی شوریده آمده است . مضطرب و حیران . (برهان ) (غیاث ). متحیر. مدهوش . فرومانده . (لغت نامه ٔ اسدی ). سرگردان . (اوبهی ). سرگشته و دیوانه و شیفته و پریشان و شوریده سر، چه سیمه بمعنی شوریده و پریشان آمده . (آنندراج ). سرگشته . دیوانه . (شرفنامه ٔ منیری ) :
گله دار چون بانگ اسبان شنید
سرآسیمه از خواب سر برکشید.
فردوسی .
که پرورده ٔ بت پرستان بدند
سرآسیمه برسان مستان بدند.
فردوسی .
همه فیلسوفان و دانشوران
سرآسیمه و عاجزند اندر آن .
شمسی (یوسف و زلیخا).
مرا از خواب نوشین دوش بجهاند
سرآسیمه یکی زین زنگیانت .
ناصرخسرو.
وقت حادثه سرآسیمه و نالان . (کلیله و دمنه ).
بسا خفته کز هیبت پیل مست
سرآسیمه هر ساعت ازخواب جست .
خاقانی .
مشتری عاشق آن زلف و رخ و خال شده ست
که چو گردونْش سرآسیمه و شیدا بینند.
خاقانی .
باغ جهان زحمت خاری نداشت
خاک سرآسیمه غباری نداشت .
نظامی .
ای سرآسیمه مه از رخسار تو
سرو سردرپیش از رفتار تو.
سعدی .
گرت برکند چشم روئین ز جای
سرآسیمه خوانندت و تیره رای .
سعدی .
سرآسیمه گوید سخن پرگزاف
چو طنبور پرمغز بسیارلاف .
سعدی .
... ادامه
641 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 376
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
headlong | confused , frightened , afraid , headfirst , hotfoot , headforemost , pell-mell , side
عربی
بتهور | بغير تردد , متهور , مقدمة , متسرع
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "سرآسیمه" به معنای پریشان، مضطرب یا نگران به کار می‌رود و در نوشتار فارسی ممکن است قوانین و نکاتی در موارد زیر به آن مربوط شود:

  1. نحوه نوشتن: کلمه "سرآسیمه" باید به صورت ترکیبی نوشته شود. "سر" و "آسیمه" از هم تفکیک نشده و به هم متصل نوشته می‌شوند.

  2. نقطه‌گذاری: در متن‌های ادبی یا رسمی، استفاده از کلمه "سرآسیمه" در جملات باید با توجه به زمینه و معنا صورت گیرد و در صورت نیاز به سوال، تعجب یا سایر فعالیت‌های نگارشی، از نقطه‌گذاری مناسب استفاده شود.

  3. استفاده در جملات: بهتر است این کلمه در جملات به گونه‌ایی به کار رود که مفهوم و حس اضطراب یا پریشانی را به خوبی منتقل کند. مثلاً: "او با چهره‌ای سرآسیمه به اتاق وارد شد."

  4. جایگاه کلمه در جمله: "سرآسیمه" می‌تواند به عنوان صفت به کار رود و معمولاً قبل از اسم می‌آید. مثلاً: "سرآسیمه بودن او نشان می‌دهد که چیزی او را نگران کرده است."

  5. همخوانی و هماهنگی: در جملات، بهتر است از ساختارهایی استفاده شود که "سرآسیمه" به طور طبیعی و در راستای تجلی احساسات به کار گرفته شود.

با رعایت این نکات، می‌توانید استفاده بهتری از کلمه "سرآسیمه" در نگارش‌های خود داشته باشید.


واژگان مرتبط: بی پروا، سراسیمه، تند، مغشوش، سرافکنده، ژولیده، خجل، ترسیده، هراسان، ترسان، متوحش، ترسنده، از سر، باشتاب، گریزان

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری