جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: سراب . [ س َ ] (اِخ ) یکی از شهرستانهای استان دوم کشور و در قسمت باختر شهرستان تبریز در منطقه ٔ کوهستانی و جلگه مانند دهلیزی است که بین دو رشته جبال سبلان از شمال و بزگوش از جنوب واقع شده است . قسمت عمده ٔ دهات این شهرستان در دامنه های سبلان و قسمت دیگر در جلگه واقع شده است . حدود شهرستان بشرح زیر است : از شمال به ارتفاعات سبلان ، از جنوب بکوه بزگوش ، از خاور بشهرستان اردبیل ، از باختر بشهرستان تبریز. آب و هوا: هوای شهرستان نسبت به پستی و بلندیی که دارد متغیر بوده و به دو منطقه تقسیم میشود، منطقه ٔ جلگه دارای هوای معتدل و منطقه ٔ کوهستانی دارای هوای سردسیری است . آب مشروبی و مزروعی شهرستان از چشمه و رودخانه های محلی دامنه های جنوبی سبلان و دامنه های شمالی بزگوش تأمین میگردد. ارتفاعات : رشته جبال سبلان که در شمال شهرستان واقع است و مهمترین قله ٔ آن بنام سبلان معروف و ارتفاع آن 4200 گز است و مقبره ٔ «بردیون » در پای این قلعه واقع شده است . رشته ٔ جبال بزگوش در جنوب شهرستان واقعو قله ٔ معروف آن بزگوش است و ارتفاع آن 3170 گز است . خود شهر با تعدادی دهات در جلگه بین دو رشته جبال سبلان و بزگوش واقع شده است . رودخانه ها: مهمترین رودخانه های شهرستان عبارت از رودخانه ٔ پشو و رودخانه ٔ نسویون است که از دامنه های جنوبی سبلان سرچشمه میگیرند و رودخانه ٔ وانق از دامنه های شمال باختری بزگوش سرچشمه میگیرد. محصولات عمده ٔ شهرستان عبارتند از غلات ، بزرک ، حبوبات . صادرات مهمش غلات و روغن بزرک و محصول دامی مخصوصاً روغن است . واردات آن پارچه ، قند، شکر و چای است . شهرستان سراب از دو بخش زیر تشکیل می شود: 1 - بخش مرکزی از 149 آبادی و دارای 106975 تن جمعیت . 2 - بخش آلان از 33 آبادی و دارای 17710 تن جمعیت است که جمعاً از 182 آبادی تشکیل شده و جمعیت آنها با خود شهر 139500 تن است . راه شوسه ٔ اردبیل و تبریز از این شهرستان عبور می نماید و بعضی از قراء آن هم دارای جاده ٔ ماشین رو بوده بقیه اش بواسطه ٔ کوهستانی بودن دارای راه مالرو است . سراب ؛ نام بخش مرکزی شهرستان سراب . از شمال بکوه سبلان ، از جنوب بکوه بزگوش ، از خاور بشهرستان اردبیل ، از باختر به بخش آلان براغوش و بستان آباد محدود شده است . موقعیت طبیعی آن کوهستانی وسردسیر و ییلاقی است . از 7 دهستان بشرح زیر تشکیل میشود: دهستان آغمیان از 31 آبادی و 20689 تن جمعیت ، دهستان رازلیق از 19 آبادی و 16010 تن جمعیت ، دهستان ملایعقوب از 25 آبادی و 14010 تن جمعیت ، دهستان هریس از 28 آبادی و 22679 تن جمعیت ، دهستان نیکجه از 19 آبادی و 8392 تن جمعیت تشکیل گردیده است و بقیه ٔ مشخصات آن در تعریف شهرستان توضیح و شرح داده شده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4). آل، سرابه، شوره زار، كوراب چشمه mirage, razzmatazz, springhead, rainmaking, spring well سراب، آل، وهمي serap mirage fata morgana espejismo miraggio وهم، کوراب، نقش بر اب، امر خیالی، چشمه، سر چشمه، ایجاد باران
mirage|razzmatazz , springhead , rainmaking , spring well
ترکی
serap
فرانسوی
mirage
آلمانی
fata morgana
اسپانیایی
espejismo
ایتالیایی
miraggio
عربی
سراب|آل , وهمي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "سراب" در زبان فارسی به معنی پدیدهای است که در نواحی بیابانی و گرم به وجود میآید و دیدن آن معمولاً انسان را به اشتباه میاندازد، زیرا به نظر میرسد که آب وجود دارد، در حالی که واقعاً اینطور نیست. در مورد نگارش و استعمال این کلمه، نکات زیر را میتوان مطرح کرد:
نگارش صحیح: کلمه "سراب" باید به همین صورت و بدون تغییر نوشته شود.
استفاده در جملات: این کلمه میتواند به صورت توصیفی در جملات مورد استفاده قرار گیرد. مثلاً:
"در دل بیابان، سرابهایی وجود داشت که مسافران را فریب میداد."
"او به دوردستها خیره شد و سراب را در افق دید."
قواعد کاربردی:
"سراب" بهصورت اسم خاص و عمومی استفاده میشود و میتواند به اشکال مختلفی در جمله بیاید (مفعول، مبتدا و ...).
همچنین میتوان از آن در ترکیبات و عبارات مجازی استفاده کرد، مانند "سراب امید" که به معنای امیدی گمراهکننده است.
مفاهیم مرتبط: میتوان از کلمات و اصطلاحات وابسته به "سراب" نیز بهره برد، مانند "فریب سراب" یا "چشم سراب".
یادآوری این نکته ضروری است که "سراب" یک واژه فارسی است و در زبانهای دیگر معانی و معادلهای خاص خود را دارد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "سراب" در جملات آورده شده است:
در بیابان، او با دیدن سراب فکر کرد که به آب نزدیک شده است، اما خیلی زود متوجه شد که فقط یک توهم است.
بعضی از مردم به دنبال ثروت و موفقیت هستند، اما گاهی اوقات آنها فقط در جستجوی سراب هستند.
در گرما و خشکی روزهای تابستان، تصویر سراب بر سطح زمین نمایان میشود.
سرابهایی که در افق میبینیم، نمادی از آرزوهای غیرقابل دستیابی هستند.
او در مسیر زندگیاش به سرابهایی برخورد کرد که او را از رسیدن به هدفش دور کرد.
امیدوارم این جملات مفید باشند!
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: وهم، کوراب، نقش بر اب، امر خیالی، چشمه، سر چشمه، ایجاد باران