جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: سمند.[ س َ م َ ] (اِ) رنگی باشد بزردی مائل مر اسب را. (برهان ) (آنندراج ). رنگی است مر اسب و اشتر را. (جهانگیری ). اسب زرده . (فرهنگ اسدی ) (السامی ) : بدان زمان که بر ابطال تیره گون گردد همه کمیت نماید ز خون سیاه سمند. منجیک . به پیش اندر آید گرفته کمند نشسته ابر اسب تازی سمند. فردوسی . دلاورترین اسبان کمیت است ... و باهنرتر سمند. (نوروزنامه ). || اسب مطلق . (فرهنگ رشیدی ). اسب آن رنگ سمنددارد. (آنندراج ) : ز پشت سمندش بیازید دست بپرسیدن مرد یزدان پرست . فردوسی . نهادند زین بر سمند جهان خروش آمد از دیدگه در زمان . فردوسی . تا زمان بیندش دایم هوشیار گاه بر شبدیز و گاهی بر سمند. ناصرخسرو (دیوان چ تهران ص 123). سمندش چو آن زشت پتیاره دید شمید و هراسید و اندردمید. اسدی . قاعده ٔ بزم ساز بر گل و نقل و نبید کز سفرت سوده شد نعل کمیت و سمند. سوزنی . در میان آب و آتش کاین سلاح است این سمند شیرمردان چون سلحفات و سمندر ساختند. خاقانی . من که خاقانیم ار نعل سمندش بوسم بخدا کافسر خاقان بخراسان یابم . خاقانی . سمندش کشتزار سبز را خورد غلامش خوشه دهقان تبه کرد. نظامی . ز تاج مرصع بیاقوت و لعل ز تازی سمندان پولادنعل . نظامی . بنده باش و بر زمین رو چون سمند چون جنازه نی که بر گردن نهند. مولوی . بگرد پای سمندش نمیرسد مشتاق که دست بوس کنم تا بدان دهن چه رسد. سعدی . سمند دولت اگر چند سر کشیده رود ز همرهان بسرتازیانه یاد آرید. حافظ. - سمند سخن : سمند سخن تا بجایی براند که قاضی چو خر در وَحَل بازماند. سعدی . || تیر پیکان دار. (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). تیر پیکان . (ناظم الاطباء). اسب، اسب زردرنگ، باره، فرس dun, samand كميت، مظلم، ملح في الطلب، كمتة، البنى رمادي، الحاح بتسديد دين، فرس كميت sam ve samant sam und sam y samand اسب کهر، رنگ قهوهای کمرنگ
كميت|مظلم , ملح في الطلب , كمتة , البنى رمادي , الحاح بتسديد دين , فرس كميت
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "سمند" در زبان فارسی به معنای نوعی اسب است و به طور خاص به اسبهای اصیل و ایرانی اشاره دارد. در نوشتار و استفاده از این کلمه، رعایت قواعد نگارشی و گرامری مهم است. در ادامه به برخی از نکات مرتبط با این کلمه و نگارش آن اشاره میکنم:
شروع با حرف بزرگ: اگر کلمه "سمند" در ابتدای جمله آمده باشد، باید با حرف بزرگ نوشته شود: "سمند از اسبهای ارزان قیمت است."
ترکیبها و افعال: در استفاده از "سمند" در جملات، میتوان آن را با سایر کلمات ترکیب کرد یا افعال مرتبط با آن را به کار برد:
"سمند میتازد."
"امروز سمند را دیدم."
جمع و مفرد: کلمه "سمند" در حالت مفرد به کار میرود. برای جمع آن به "سمندها" تبدیل میشود:
"دو سمند در چراگاه بودند."
"سمندها از اسبهای معروف ایرانی هستند."
استفاده در متون رسمی و غیررسمی: در متون رسمی و ادبی، بهتر است به دقت و با توجه به معنا و مفهوم مناسب استفاده شود. مثلاً:
"سمند نمادی از قدرت و زیبایی است."
فاصلهگذاری: در نوشتار، فاصلهگذاری صحیح بین کلمات و جملات مهم است تا خواننده بتواند به راحتی مطلب را درک کند.
با رعایت این نکات میتوانید به درستی از کلمه "سمند" در نوشتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "سمند" در جمله آورده شده است:
سمند یکی از خودروهای محبوب و باکیفیت در ایران است.
پس از چند ساعت رانندگی با سمند، احساس راحتی و آرامش میکنم.
خانوادهام معمولاً با سمند به سفرهای خانوادگی میروند.
سمند به دلیل طراحی زیبا و فضای داخلی جادار، جذابیت خاصی دارد.
برای تعمیرات، سمند را به یک تعمیرگاه معتبر بردیم.
اگر به جملات بیشتری نیاز دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!