samud |

سمود

معنی: سمود. [ س ُ ] (ع مص ) سَر دَروا داشتن از تکبر و نخوت . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ). سر برداشتن از تکبر. (دهار). || نیک کوشیدن شتر. (منتهی الارب ). نیک رفتن . (تاج المصادر بیهقی ). || رنج دیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || سرود گفتن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (ناظم الاطباء). || برشدن . || متحیر ایستادن . || شگفت داشتن از چیزی اندوه باشد یا نشاط. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بازی کردن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (ناظم الاطباء). || غافل شدن . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 59) (دهار). غافل بودن . (تاج المصادر بیهقی ).

... ادامه

375 | 0

نمایش تصویر

اطلاعات بیشتر واژه

آواشناسی:

منبع: لغت‌نامه دهخدا

معادل ابجد: 110

شمارگان هجا:

دیگر زبان ها

انگلیسی

samud

عربی

سامود

فرم ورود

آدرس بخش انتخاب شده

رویداد ها - امتیازات

زیر مجموعه ها

سوالات متداول

سمود

معنی کلمه سمود

معنی واژه سمود

سمود

اطلاعات بیشتر واژه

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام

تبلیغات توضیحی

تبلیغات موضوعی

تبلیغات تصویری