جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

sanad
document  |

سند

معنی: سند. [ س َ ن َ ](ع اِ) تکیه گاه . (غیاث ). آنچه پشت بوی گذارند. (غیاث ). بالش . تکیه . آنچه پشت بدو دهند. (یادداشت مؤلف ). آنچه پشت بدو باز نهند از بلندی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). تکیه . (دهار). مسند. || بلندی چیزی . (غیاث ). || جای بلند در بیابان . (دهار). || کوه . || روی کوه . || نوعی از چادرها. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، اسناد (واحد و جمع یکسان است ). (آنندراج ). || در نزد اهل حدیث عبارت از طریق باشد و جمله ٔ کسانی باشند که روایت کنند و طریق اخبار و روایات را از آن جهت سند گویند که اعتماد علماء در صحت و ضعف حدیث به آن است . (فرهنگ علوم تألیف سجادی از درایه ص 15). آنکه از وی حدیث بردارند. (منتهی الارب ). || (اصطلاح ارباب مناظره ) چیزی باشد که برای تقویت منع قولی ذکر شود خواه بواقع مفید آن باشد یا نه . و این تعریف شامل سند صحیح و فاسد هر دو می شود. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). و در تعریفات آمده : سند آن است که اساس منع بر آن باشد یعنی مصحح ورود منع باشد اعم از آنکه بواقع چنین باشد یا به گمان سائل . و آنرا سه صیغه بود: 1 - لانسلم هذا، لم لایجوز کذا. 2 - لانسلم لزوم ذلک و انما یلزم لو کان کذا. 3 - لانسلم هذا، کیف یکون هذا و الحال انه کذا. (از تعریفات جرجانی ).
|| آنچه بدان اعتماد کنند. (فرهنگ فارسی معین ). معتمد. (یادداشت مؤلف ). مستند. || حجت . قبض . نوشته . تمسک . دست آویز. (یادداشت مؤلف ). خط. مکتوب که دائن بمدیون دهد و حاکی از دین خود یا امری مانند آن باشد. (یادداشت مؤلف ). و امنامه که وامدار به وام ده دهد. ج ، اسناد. نوشته ای که وام یا طلبی را معین نماید :
هر عداوت را سبب باید سند
ورنه جنسیت وفا تلقین کند.
مولوی .
و بدون سند چیزی بخرج خود ننویسد. (تذکرة الملوک چ دبیرسیاقی ص 33). و شماره و سیاهه برداشته ضبط نماید که در روزی که سند میرسد زیاده از آنچه آورده اند بخرج ننوشته باشند. (تذکرة الملوک چ دبیرسیاقی ص 34).
- امثال :
مستوفی سند میخواهد قاضی گواه . (از مجموعه ٔ امثال چ هند).
|| (اصطلاح حقوق ) عبارت از هر نوشته که در مقام دعوی یا دفاع قابل استناد باشد (شهادتنامه ، سند نیست و فقط اعتبار شهادت دارد) یا سند نوشته ای را گویند که وسیله اثبات باشد. (فرهنگ حقوقی تألیف لنگرودی ). نوشته ای که مطلبی را ثابت کند. (از لغات فرهنگستان ). مدرک . مستند. نوشته ای که قابل استناد باشد. سند بر چند نوع است :
1 - سند در وجه حامل ؛ نوشته ای که امضاکننده (صادرکننده ٔ) آن تعهد میکند وجه یا وجوهی را در موعد معین بهر کس که آن نوشته را ابراز دارد بپردازد، یعنی دارنده ٔ آن مالک آن شناخته میشود. خط.
2 - سند رسمی ؛ سندی که در اداره ٔ ثبت اسناد و املاک و یا دفاتر اسناد رسمی یا در نزد سایر مأموران رسمی در حدود صلاحیت آنها وبر طبق مقررات قانونی تنظیم شده باشد رسمی است . سندی که در مرجعی ذی صلاحیت تنظیم شده باشد.
3 - سند عادی ؛ هر سند که رسمی نباشد قانوناً سند عادی است . رجوع به فرهنگ حقوقی تألیف لنگرودی شود. سندی که در مرجعی ذی صلاحیت تنظیم شده باشد.
- سند ابتیاع ؛ سند خرید. رجوع به تذکرة الملوک چ 2 ص 10 و 30 شود.
... ادامه
684 | 0
مترادف: 1-صفت 2- حرام زاده، سندره، زنازاده، روسپي زاده، ولدالزنا، ناپاك زاده 3- بچه نامشروع
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی، جمع: سَنَدات و اَسناد]
مختصات: (سَ نَ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: sanad
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 114
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
document | instrument , deed , evidence , title deed , script , act , bill , voucher , forgery , writ , muniment , legal act
ترکی
belge
فرانسوی
document
آلمانی
dokumentieren
اسپانیایی
documento
ایتالیایی
documento
عربی
وثيقة | تعليم , وثق , دعم بالوثائق
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "سند" در زبان فارسی به معانی مختلفی از جمله مدرک، گواهی، یا نوشتار رسمی اشاره دارد. در قواعد نگارشی و زبانی فارسی، باید به نکات زیر توجه کرد:

  1. استفاده صحیح از کلمه: کلمه "سند" به عنوان اسم می‌تواند به تنهایی یا به عنوان جزء یک ترکیب استفاده شود (مثلاً "سند قانونی"، "سند مالکیت").

  2. فاصله‌گذاری: در جمله‌سازی، به فاصله‌های لازم بین کلمات توجه کنید. مثلاً "این سند رسمی است."

  3. جمع و مفرد: جمع کلمه "سند" در فارسی "اسناد" است. در متن‌های رسمی، توجه به جمع و مفرد بودن مهم است.

  4. نحوه نوشتن: در نوشتار رسمی، کلمه "سند" باید به درستی و بدون اشتباه املایی نوشته شود. همچنین، در متون حقوقی یا اداری، باید دقت کنید که اصطلاحات به دقت استفاده شوند.

  5. نقش‌های نحوی: "سند" می‌تواند به عنوان اسم فاعل و یا مفعول در جملات به کار رود. به عنوان مثال:

    • به عنوان فاعل: "این سند گواهی بر صحت اطلاعات است."
    • به عنوان مفعول: "او سند را امضا کرد."
  6. قواعد نگارشی: در نوشتن متون رسمی، باید از زبان رسمی و روشن استفاده کنید و از به‌کاربردن اصطلاحات غیررسمی و محاوره‌ای پرهیز کنید.

با رعایت این نکات، می‌توانید از کلمه "سند" به‌طور مؤثری در نوشتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "سند" در جمله آورده شده است:

  1. برای تایید مالکیت زمین، به ارائه سند رسمی نیاز است.
  2. این سند نشان‌دهنده توافق‌نامه‌ای است که بین دو طرف امضا شده است.
  3. پلیس از راننده خواست تا سند خودرو را ارائه دهد.
  4. برای دریافت وام، شما باید سند شغلی خود را به بانک ارائه کنید.
  5. سند درسی که در کنفرانس ارائه شد، حاوی اطلاعات مهمی درباره تغییرات اقلیمی بود.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید، لطفاً بفرمایید!


واژگان مرتبط: مدرک، تمسک، دستاویز، وسیله، اسباب، ادوات، الت، عمل، کردار، کار، فعل، گواه، گواهی، شهادت، خط، متن سند، متن نمایشنامه، دست خط، حروف الفبا، کنش، لایحه، قبض، اسکناس، صورت حساب، هزینه، سند خرج، جعل اسناد، سند جعلی، ساختگی، امضاء سازی، حکم، نوشته، ورقه، وسیله دفاع

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری