جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: سنه . [ س َ ن َ / ن ِ ] (از ع ، اِ) سنة. سال . ج ، سنوات ، سنون ، سنین . (منتهی الارب )(آنندراج ) (مهذب الاسماء). حول . عام . حجة. سال . حول .(اصله سنهة). ج ، سنهات . (ناظم الاطباء) : زندگانیت باد الف سنه چشم دشمنت برکناد کنه . منجیک . سال سیصد سرخ می خور سال سیصد زردمی لعل می الفین شهر و العصیر الفی سنه . منوچهری . بسوی بلخ آمد [ مسعود ]... هفدهم ذی الحجة الحرام سنه ٔ احدی عشرین و اربعماءة. (تاریخ بیهقی ). در شهور سنه ٔ ... اتفاق افتاد به پیوستن من بخدمت این پادشاه . (تاریخ بیهقی ). شهر و اسبوع و سنه مانند من می کند بر دشمن جاهت سنه . شمس فخری (از جهانگیری ). - سنةالحمار ؛ اعراب هر صد سال را سنةالحمار گویند. (حبیب السیر جزء 2 ج 2 ص 70 سطر 8). - سنه ٔ شمسیه ؛ مدت سیصد و شصت و چهار روز و ربع روز. (از بحر الجواهر). - سنه ٔ قمریه ؛ مدت سیصد و پنجاه و چهار روز. (از بحر الجواهر). - سنه ٔ ماضیه ؛ سال گذشته . (فرهنگستان ) (یادداشت بخط مؤلف ). - سنه ٔ موت الفقهاء ؛ سال 94 از هجرت است در این سال عده ٔ کثیری از عالمین به احکام و قرآن بمردند. (یادداشت بخط مؤلف ). || قحط. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). تنگ سال . (مهذب الاسماء). ج ، سنون . || زمین خشک بی نبات قحطناک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || سال بسال بار نیاوردن خرما. (آنندراج ). سال بسال بار نیاوردن خرمابن و گذشتن سالها بر آن . سَنه . (ناظم الاطباء). || مزید مؤخر در امکنه ، چون اغروسنه . اشروسنه . (یادداشت بخط مؤلف ). 1- سال، عام
2- فريه، لعنت، نفرين year, a certain year, sun سنة، عام، حول سنة، حول، كهولة yaş âge alter edad età
ترکیب:
(اسم) [عربی: سنَة، جمع: سُنون و سِنون و سِنین و سَنوات] [قدیمی]
مختصات:
(سَ نَ یا نِ) (اِ.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
sane
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
115
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
year|a certain year , sun
ترکی
yaş
فرانسوی
âge
آلمانی
alter
اسپانیایی
edad
ایتالیایی
età
عربی
سنة|عام , حول سنة , حول , كهولة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "سنه" در زبان فارسی به معنای "سال" یا "زمان" است و میتواند در متون ادبی و رسمی مورد استفاده قرار گیرد. در اینجا به برخی قواعد و نکات نگارشی مربوط به کلمه "سنه" اشاره میشود:
قید زمان: معمولاً کلمه "سنه" به عنوان یک قید زمانی به کار برده میشود. به عنوان مثال: "سنه 1400 هجری شمسی".
استفاده در جملات رسمی: در متون رسمی، بهویژه در اسناد تاریخی یا ادبیات کلاسیک، ممکن است بیشتر از "سنه" به جای "سال" استفاده شود.
نوشتار صحیح: در نوشتار مدرن، "سنه" کمتر مورد استفاده قرار میگیرد و به جای آن "سال" رایجتر است.
تطابق با اعداد: هنگام استفاده از "سنه"، معمولاً باید بعد از آن عدد سال که به آن اشاره دارد آورده شود و بنابراین باید دقت شود که از ساختار درست استفاده شود.
قیدهای اضافی: در جملات ممکن است لازم باشد قیدهای اضافی مانند "هجری شمسی"، "هجری قمری" و غیره را اضافه کرد تا واضحتر شود منظور کدام سال است.
به عنوان مثال:
"سنه 1340 هجری شمسی، وقوع این رویداد مهم ثبت شده است."
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "سنه" در جمله آورده شده است:
سنه من ۲۵ سال است و به تازگی فارغالتحصیل شدهام.
در سنه نوجوانی، بسیاری از افراد به دنبال شغل میگردند.
سنه برگزاری این جشنواره به حدود 10 سال پیش باز میگردد.
او در سنه کمسنوسالی توانست در درسی به نام خود مدال طلا بگیرد.
سنه عروسی آنها در سال 1390 بود و هنوز هم با هم خوشبخت هستند.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید یا در مورد کلمه خاصی سوال دارید، لطفاً بفرمایید!