جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

sur

سور

معنی: سور. (اِ) اوستا «سوئیریا» (صبحگاهی ، روزانه )، پهلوی «سور» (چاشت صبح ، طعام )، بلوچی عاریتی و دخیلی «سیر» (عروسی ، نامزدی )، شغنی «سور» (ضیافت جشن عروسی ). در لهجه ٔ زردشتیان ایران «سور» به معنی عروسی «مجله ٔ پشوتن سال اول شماره ٔ 5 ص 16 ح 11». (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ).هنگامه . جشن . طوی . مهمانی . عروسی . (برهان ). مهمانی .(منتهی الارب ). مهمانی و جشن و عروسی و مانند آن . (فرهنگ رشیدی ). جشن . شادی . عروسی . (غیاث ) :
سوری تو جهان را بدل ماتم سوری
زیرا که جهان را بدل ماتم سوری .
لبیبی .
اکنون سور است و مردم آید بسیار
کار شگرف است و صحن ساخته کاچار.
نجیبی .
زمان چون ترا از جهان کرد دور
پس از تو جهان را چه ماتم چه سور.
فردوسی .
ز تو چشم آهرمنان دور باد
دل و جان تو خانه ٔ سور باد.
فردوسی .
یکی سور فرمود کاندر جهان
کسی بیش از آن خود نکرد از مهان .
فردوسی .
نیکو مثلی زده ست شاها دستور
بز را چه به انجمن کشند و چه بسور.
فرخی .
اندر آن کشور کو تیغ برآرد ز نیام
کس نپردازد یک روز بسور از ماتم .
فرخی .
ز بهر سور ببزم تو خسروان جهان
همی زنند شب و روز ماه بر کوهان .
عنصری .
میان ما نه عقدی نه نکاحی
نه آئین عروسی و نه سوری .
منوچهری .
در آن سور عروسی پنج و شش ماه
نشسته شادمان در کشور شاه .
(ویس و رامین ).
ز گلشن بباغ آمد از بهر سور
بشد خیره چون دید جم راز دور.
اسدی .
گر تو سوی سور میروی رو
روزت خوش باد و سعی مشکور.
ناصرخسرو.
گویی که بسور اندرم ولیکن
از دور نمایدت سور ماتم .
ناصرخسرو.
شگفت نیست از این سور و جشن خرم و خوش
ز چوبها گل روید ز سنگها شمشاد.
مسعودسعد.
فرزند من آنکه سور من شیون اوست
از صحت من سور بر او شیون شد.
سوزنی .
ز لب صفرای من بشکن میندیش
که سور هیچکس ماتم نگردد.
مجیرالدین بیلقانی .
از پی سور بهار یاسمن آذین ببست
بستان کآن دید کرد قبه ای از ارغوان .
خاقانی .
بر اثر هر سوری ماتمی دهد و از پس هر شادی غمی پیش آرد. (سندبادنامه ص 39).
در آن صحرا نهاده تخت معشوق
بگرد تخت دایم جشن و سور است .
عطار.
خوان کشید او را کرامتها نمود
آن شب اندر کوی ایشان سور بود.
مولوی .
از جنوب و از شمال و ازدبور
باغها دارد عروسیها و سور.
مولوی .
نصیب من همه رنج و جهان پر از شادی
تبارک اﷲ گویی همه دف سورم .
رضی الدین نیشابوری .
هر کجا نوریست در عالم قرین ظلمت است
هر کجا سوریست در گیتی قرین شیون است .
شهاب الدین سمرقندی .
چون شعله بخرمنی دهد نور
بیگانه نظاره بیندش سور.
امیرخسرو.
مهر فلک کین و نشاطش غم است
سور جهان نزد خرد ماتم است .
خواجوی کرمانی .
|| ختنه سوری . (برهان ). ختنه . (دهار). || بزم ایام عید. || رنگ خاکستری . بسیاهی مایل . (برهان ). || اسب و استر و خر و الاغی را گویند که خط سیاهی مانند سمند از کاکل تا دمش کشیده شده باشد. و بعضی اسب به آن رنگ را خوب نمیدانند، لهذا میگویند «سور از گله دور». (برهان ). اسب خاکستری رنگ بسیاهی مایل که خط سیاه از کاکل تا دم کشیده باشد وسول نیز گویند و آنرا مبارک ندانند. (فرهنگ رشیدی ). || نام مرغی . (برهان ). || رنگ سرخ . چه گل سرخ را گل سوری میگویند و شراب سرخ را خمرالسوری خوانند. (برهان ). رنگ سرخ لهذا لاله و گل و مانند آنرا گل سوری گویند. (غیاث ) (فرهنگ رشیدی ). || (ع اِ) دیوار قلعه . (برهان ). باره ٔ شهر. (منتهی الارب ). مربض .(نصاب الصبیان ). دیوار حصار. (دهار). بارو، ج ، اسوار. اسیران . (مهذب الاسماء). باره . (تفلیسی ) (مجمل اللغة). دیوار قلعه و شهرپناه . (غیاث ) : با کالیجار بترسید و سوری استوار گرد بر گرد شهر «شیراز» درکشید. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 133).
در سور سر رسیده و دیده بچشم سر
خلوت سرای قدمت بی چون و بی چرا.
خاقانی .
گه از سوز جگر در سور سر دلبران بودن
گه از راه صفت بر خوان اخوان الصفا رفتن .
خاقانی .
از آن جماعت در اندرون حصار گریختند و بسور وقصور آن اعتصام جستند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
کنونم نگه کن بوقت سخن
بیفتاد یک یک چو سور کهن .
سعدی .
|| در قضیه ٔ موجبه ٔ کلیه هر، همه ، کل و مانند آن و در موجبه ٔ جزئیه ٔ برخ و بعض و مانند آن و سور سالبه ٔ کلیه هیچیک یا هیچ چیز و لا شی ، و لا واحد و مانند آن و در سالبه ٔ جزئیه نیست برخی و نیست هر، و برخی نیست و لیس بعض و بعض لیس و لیس کل و مانند آن و در متصله ٔ موجبه ، هر جا و هرگاه و کلما و مهما و متی و مانند آن و در منفصله همیشه و هرگز و هیچگاه و دائماً و ابداً و مانند آن است . (یادداشت بخط مؤلف ). (اصطلاح منطق ) لفظ کل و لفظ بعض است که وضع کرده اند برای چندی افراد موضع و این معنی مجاز است . (غیاث ).
... ادامه
1012 | 0
مترادف: جدي، سخت گير
متضاد: عزا، ماتم 1- ميهماني، وليمه 2- ختنه سوران 3- عروسي 4- بارو، باره، حصار 5- اسب سرخ رنگ 6- سول 7- پاسور 8- بردن ورق 9- اپراتورهاي منطقي (همه، بعضي و )
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی، جمع: اَسوار و سیران] [قدیمی]
مختصات: (اِ.)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 266
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
حزب | طرف , حفلة , فريق , سهرة , مجموعة , مفرزة , زمرة , طغمة , تيم , تواطؤ , حفل إستقبال , حزبي , أقام سهرة , احتفل , خرج , خرج للرقص
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "سور" در زبان فارسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد. برای استفاده صحیح و نگارش درست این کلمه، می‌توان به موارد زیر توجه کرد:

  1. معانی مختلف:

    • سور به معنای جشن و مهمانی استفاده می‌شود، مانند "سور سال نو".
    • همچنین می‌تواند به معنای لاتین (سور، سوراخ) نیز به‌کار رود.
  2. نکتۀ نوشتاری:

    • در نوشتار فارسی، لازم است از الفبای فارسی به درستی استفاده شود و کلمات به‌طور صحیح و در جای مناسب خود نوشته شوند.
  3. قید و صفت:

    • در برخی جملات، "سور" می‌تواند به عنوان صفت به کار رود. برای مثال: "این یک جشن سور است."
  4. ترکیب‌ها:

    • "سور" ممکن است در ترکیب با دیگر کلمات قرار بگیرد، مانند "سور مجلسی" یا "سور شهادت" و باید به حکم ترکیب هر دو کلمه دقت شود.
  5. نکات نگارشی:
    • رعایت قواعد نگارشی در جمله‌بندی و استفاده از علامت‌های نگارشی مثل ویرگول و نقطه در کنار این کلمه ضروری است.

به یاد داشته باشید که برای بهتر نگارش کردن و استفاده از کلمات، آشنا بودن با قواعد عمومی زبان فارسی و همچنین با بافت فرهنگی و مفهومی کلمات مهم است.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در جشن تولدش، دوستانش یک سور بزرگ برای او ترتیب دادند.
  2. در هنگام باران، صدای قطرات بر روی پنجره به گونه‌ای دلنشین بود که حس سور و شوق به من دست داد.
  3. سور و شادی خانواده در کنار یکدیگر، همواره یادآور لحظات خوب زندگی است.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری