جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×
×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
پیوستن به لام تا کام

زیر مجموعه ها


سوالات متداول

×
×

black  |

سیاه تلو

معنی: سیاه تلو. [ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان استرآباد بخش مرکزی شهرستان گرگان . دارای 450 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ جورولی و قنات . محصول آنجا برنج ، غلات ، توتون و سیگار است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
412 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 512
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
black
عربی
أسود | سواد , زنجي , قاتم , شديد السواد , كحيل , مظلم , شرير , شائن , معاد , متشح بالسواد , متشائم , اللون الأسود , شىء أسود , سود

500 کاراکتر باقی مانده

مطالب مرتبط

سیاه روی

سیاه روی . (ص مرکب ) کنایه از بی شرم و شرمنده و بی آبرو. (آنندراج ) : دیدم سیاه روی عروسان

سیاه روز

سیاه روز. (ص مرکب ) بدبخت . بی نصیب . بی طالع. (ناظم الاطباء).کنایه از ماتمی و مصیبت زده . (آنندراج ) : از

سیاه رو

سیاه رو. (ص مرکب ) بی آبرو. رسوا.بی عزت . (ناظم الاطباء). روسیاه . شرمنده : با اینکه از او سیاه رویم هم

سیاه رگ

سیاه رگ . [ رَ ] (اِ مرکب ) ورید. (فرهنگستان ).

سیاه دول

سیاه دول . (اِخ ) دهی است از دهستان حسنوند بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد. دارای 360 تن سکنه

سیاه دور

سیاه دور. (اِ مرکب ) نامی است که در طوالش به درخت آزاد دهند. (از جنگل شناسی ج 2

جعبه لام تا کام

وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.
سفارش تبلیغات

تبلیغات توضیحی

عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات موضوعی

  1. ایدئولوژی زندگی تو چیه ؟ لایو با سیدمحمدعرشیانفر
  2. خرید دوره پولسازی

تبلیغات تصویری