جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

sib
apple  |

سیب

معنی: سیب . (اِ) پهلوی «سپ » ، اورامانی «سوو» ، گیلکی «سب » ، طبری «سه »، مازندرانی کنونی «سیف و سف » ، خوانساری «سو» . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). میوه ای است معروف و آنرا به عربی تفاح خوانند. (برهان ) (از آنندراج ). تفاح . (منتهی الارب ) :
نه غلیواژ ترا صید تذرو آرد و کبک
نه سپیدار ترا بار بهی آرد و سیب .
ناصرخسرو.
سیب صفاهان الف فزود در اول
تا خورم آسیب جانگزای صفاهان .
خاقانی .
میوه های لطیف طبعفریب
از ری انگور و از سپاهان سیب .
نظامی .
اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی
برآورند غلامان او درخت از بیخ .
سعدی .
سیب و زردآلو و آلوچه و آلوبالو
باز انجیر وزیری و خیار خوشخوار.
بسحاق اطعمه .
- سیب آزایش ؛ نوعی از سیب است که در اصفهان بهتر باشد. (غیاث اللغات ) (از آنندراج ) : و میوه های تازه و شیرین و رسیده مثل سیب های گوناگون چون سیب آزایش آبدار چون سیب بی آسیب زنخدان لعبتان چگل .(ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 108).
سیب آزایش ذقن داری
چه غم از ضعف حال من داری .
خان خالص (از آنندراج ).
غبغب ساقی بدست آریم در مستی ندیم
ضعف دل را چاره ای از سیب آزایش کنیم .
میرزا زکی ندیم (از آنندراج ).
خال چون بوسه گره گشته بگرد دهنت
سیب آزایش بهتر ز دلیل ذقنت .
میرنجات (از آنندراج ).
- سیب آفتابی ؛ کنایه از سیب داغدارو پژمرده .
- سیب بخور ؛ نوعی از سیب بسیار خوشبو که پوست آنرا مانند عود بخور کنند. (از آنندراج ) (غیاث ) :
ز آتش تب بر رخ آن رشک حور
سیب زنخ سوخت چو سیب بخور.
میرزا طاهر وحید (از آنندراج ).
- سیب پیاده ؛قسمی سیب که هم پوست و هم گوشت و میوه آن سرخ است .
- سیب ترشک ؛ قسمی سیب که طعم ترش دارد. (یادداشت بخط مؤلف ).
- سیب جنگلی ؛درخت سیب جنگلی که از نیاکان سیب باغی میباشد آنرا در رودسر، سیب ، هسیب و هسی و در طوالش سف و در ارسباران و آستارا آلما خوانند. (از جنگل شناسی ساعی ج 2 ص 237).
- سیب دست افشار ؛ از عالم ترنج دست افشار. (آنندراج ).
- سیب دلیلی ؛ سیب مخصوص یزد. (آنندراج ) :
بیوسف راهبر گردیده آن چاه زنخدانم
دلالت کرد این سیب دلیلی تا بکنعانم .
محسن تأثیر (از آنندراج ).
- سیب مُسکان ؛ سیب مخصوص طوس . (آنندراج ) :
بشاخ سیب پیدا سیب مسکان
چو بر زلف بتان سیب زنخدان .
نجیب خالص (از آنندراج ).
- امثال :
سیب تا فرودآمدن هزار چرخ میخورد ؛ یعنی تا چشم بهم زنی چرخ هزار چرخ زند و عجب چیزها روی کار آورد. (آنندراج ).
سیبی و سجودی ؛ به معنی تحفه ٔ محقر و نیاز بسیار. (آنندراج ) :
درطریقت چونکه سیبی و سجودی گفته اند
پیش هر سیب زنخدانی سجودی میکنم .
سالک قزوینی (از آنندراج ).
سیبی و سجودی دان دل بر کف تسلیم .
در عالم درویشی از کفر همین دارم .
ابراهیم ادهم (از آنندراج ).
|| (ص ) سرگشته . مدهوش . (برهان ). || (اِ) سرگشتگی . (برهان ). رجوع به سیب و تیب شود.
... ادامه
636 | 0
مترادف: 1-اسم 2- آلمه، تفاح، سيو 3- حيران، سرگشته، مبهوت
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [پهلوی: sēp] ‹سیو› (زیست‌شناسی)
مختصات: (س ) (ص .)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: sib
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 72
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
apple | apple tree , pome
ترکی
elma
فرانسوی
pomme
آلمانی
apfel
اسپانیایی
manzana
ایتالیایی
mela
عربی
تفاحة | شجرة التفاح
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "سیب" در زبان فارسی به طور کلی دارای قواعد خاصی نیست، اما می‌توان نکات نگارشی و دستوری مرتبط با آن را بررسی کرد.

  1. اسم: "سیب" یک اسم است و به میوه‌ای اشاره دارد که معمولا رنگ‌های سبز، زرد و قرمز دارد.

  2. جمع: برای جمع بستن "سیب"، از "ها" استفاده می‌شود: "سیب‌ها".

  3. مفرد و جمع: وقتی از سیب به تعداد بیشتر صحبت می‌کنیم، می‌توانیم از عبارت "چند سیب" یا "سیب‌ها" استفاده کنیم.

  4. قید مکانی و زمانی: سیب می‌تواند با قیدهای مکانی و زمانی ترکیب شود، مثلاً: "سیب در باغ" یا "سیب در فصل پاییز".

  5. صفاتی که به "سیب" مربوط می‌شوند: می‌توانیم از صفاتی مانند "قرمز"، "سبز" یا "درشت" برای توصیف سیب استفاده کنیم. مثلاً: "سیب قرمز".

  6. قیدهای حال: می‌توان با قیدهای حال سیب را توصیف کرد: "سیب رسیده"، "سیب تازه".

  7. استفاده در جملات: "من یک سیب خوشمزه خوردم." یا "سیب‌ها در میوه‌فروشی موجودند."

با رعایت این نکات، می‌توانیم به طور صحیح و مؤثر از کلمه "سیب" در نوشتار و گفتار بهره ببریم.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "سیب" در جمله آورده شده است:

  1. من هر روز صبح یک سیب تازه می‌خورم.
  2. سیب‌های سرخ روی درخت بسیار زیبا هستند.
  3. او تصمیم گرفت یک پای سیب برای مهمانی بپزد.
  4. وقتی سیب را گاز زدم، طعم شیرین آن را حس کردم.
  5. سیب یکی از میوه‌های محبوب در فصل پاییز است.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری