جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
از نسخه‌ی هوش مصنوعی لام تا کام دیدن فرمایید؛ دنیای جدیدی منتظر شماست! لام تا کام هوشمند

watered  |

سیرآب

معنی: سیرآب . (ص مرکب ) سیراب .ضد تشنه یعنی کسی و چیزی که از آب سیر باشد. (آنندراج ) (غیاث ). ریان . (منتهی الارب ) (دهار) :
ز تخم ستمکاره افراسیاب
نباید که تشنه شود سیرآب .
فردوسی .
خوی گرفته لاله ٔ سیرابش از تف نبید
خیره گشته نرگس موژانش از خواب خمار.
(منسوب به فرخی ).
زمین خشک شد سیرآب و باغ زرد شد اخضر
هوای تیره شد روشن جهان پیر شد برنا.
مسعودسعد.
ماه دوهفته ندارد قد و چشم و رخ و زلف
عرعر و نرگس سیرآب و گل سوری و آس .
سوزنی .
فردا به بهشت گشته سیرآب
در کوثر مصطفات جویم .
خاقانی .
نمک در دیده ٔ بیخواب میکرد
ز نرگس لاله را سیرآب میکرد.
نظامی .
چشمه ٔ مهتاب تو سردی گرفت
لاله ٔ سیرآب تو زردی گرفت .
نظامی .
چو سیرآب خواهی شدن ز آب جوی
چرا ریزی از بهر برف آبروی .
سعدی .
ترا حکایت ما مختصر بگوش آید
که حال تشنه نمیدانی ای گل سیرآب .
سعدی .
آری نیلی کز اوست سبطی سیرآب
خون شود آبش بکام قبطی ابتر.
قاآنی .
|| تازه وآبدار. (آنندراج ). شاداب :
هر سوءالی کز آن گل سیرآب
دوش کردم همه بداد جواب .
عنصری .
لؤلؤ سیراب اقاصی ثغور نواحی آن متبسم و از بوی گل ... (ترجمه ٔ محاسن اصفهان ).
دایم گل این بستان سیرآب نمی ماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی .
حافظ.
|| (اِ مرکب ) غذایی است که از امعای حیوانات مثل بز و گوسفند با آب سازند و در آن سیر کنند و فقرا خورند. (آنندراج ) (انجمن آرا). اشکنبه . شکنبه . سختو :
بهر سیرآب و پاچه و سنگک
خویشتن را زنند بر چنگک .
یحیی شیرازی (از آنندراج ).
یکی ببوی کباب من آمده سرمست
یکی ز کاسه ٔ سیرآب من شده مخمور.
بسحاق اطعمه .
... ادامه
657 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 273
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
watered | irrigated , drunk to satiety , saturated with water , water
عربی
مشعشع | سقي

واژگان مرتبط: سیراب

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری