جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

šāpur
shapur  |

شاپور

معنی: شاپور. (اِخ ) ابن شهریاربن قارن بن شروین . از آل باوند، شاخه ٔ کیوسیه است که از سال 45 تا 397 هَ . ق . در مازندران فرمانروایی داشتند. مدت پادشاهیش کوتاه بود. (مازندران و استرآباد، ترجمه ٔ وحید مازندرانی ص 180). در تاریخ طبرستان آمده است : «اسفهبد شهریار بطبرستان درگذشت ، فرزندان بسیار از او بماند، یکی از ایشان قارن بود که ابوالملوک است و یکی شاپور که مهتر بود و بپادشاهی نشست و از تهور و تهتک و بیسامانی ، اتباع او بیشتر، از او متنفر شدند و بر گردیده واو را باز گذاشتند و پیش مأمون شکایتها از وی نبشتند تا مثال نوشت به محمدبن خالد که کهستان ، او جمله باز ستاند. محمد خالد از ضعف حال خویش با او مقاومت نتوانست نمود. حال خلیفه را معلوم شد، کسی طلبید که برای مالش و استیصال شاپور به ولایت فرستد. منجم بزیست (بزیست بن فیروزان ) حاضر بود، مازیار را ذکر کرد و گفت برای بندگی مواقف مقدسه طالع او موافق است ، مأمون به کهستان او را نامزد کرد و موسی بن حفص را به هامون ، و خلیفه بر موسی حفص خشم گرفته بود و او را ازولایتی معزول کرده ، پیش مازیار آمد و با او عهد کرد بر موافقت و مخالصت تا او را درخواست کند، چون با همدیگر به طبرستان رسیدند بر مازیار خلایق جمع آمدند و بمدت نزدیک ، سپاهی آراسته عرض داد و بطلب شاپور به پریم شد و با او مصاف داد و او را بگرفت و به سلاسل و اغلال ببست و پیش موسی فرستاد که ظفر یافتم و او را بند کرد. شاپور چون بدانست که مازیار او را بخواهد کشت پنهان بموسی قاصد فرستاد که مرا با دست خویش گیر تا ترا صد درهم خدمت کنم ، موسی جواب داد که طریق خلاص تو آن است که گویی مسلمان شدم و موسی امیرالمؤمنین ام ، و چون این پیام داد اندیشه کرد که از این حال مازیار وقوف یابد و پوشیده نماند و معاهده ٔ ایشان را نقض و انحلال شود و وحشتی و فتنه ای تولد کند، چون مازیار را دید از او باستنطاق سؤال کرد که اگر شاپور اسلام پذیرد و صدهزار درهم خدمت کند خلیفه را چه گویی ، مازیار خاموش میبود و جواب این سخن نداد، از همدیگر جدا گشتند. آن شب سر شاپور، بر فرمود گرفت و بامداد پیش موسی فرستاد موسی بر او متغیر شد و او از آن اندیشه کرد که بعوض موسی خلیفه کسی دیگر را فرستد بقهر او، بعذر و استغفار پیش موسی آمد و خدمتیها آورد و عهد تازه کردند و چهارسال طبرستان بر این قرار بماند تا موسی فرمان یافت و محمدبن موسی بعوض پدر نشست و مازیار از او حسابی نگرفت و بکوه ودشت حکم او یکسان شد. (تاریخ طبرستان چ عباس اقبال ج 1 صص 207 - 208).
... ادامه
347 | 0
مترادف: شاهپور، شاهزاده، شهزاد، شهزاده، ملكزاده
متضاد: شاهدخت، شهدخت
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم)
مختصات:
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم خاص اشخاص
آواشناسی: SApur
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 509
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
shapur
ترکی
Şapur
فرانسوی
shapur
آلمانی
schapur
اسپانیایی
shapur
ایتالیایی
shapur
عربی
شابور
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "شاپور" یک نام و واژه فارسی است که در متون تاریخی و ادبی ایران به وفور دیده می‌شود. در زیر به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این واژه اشاره می‌شود:

  1. تعداد حروف: "شاپور" دارای 6 حرف است و متشکل از حروف ش، ا، پ، و، ر می‌باشد.

  2. نحوه نگارش: در نگارش این کلمه، باید به قوانین املایی زبان فارسی توجه کرد. این کلمه به صورت واضح و بدون هیچ گونه علامت خاصی نوشته می‌شود.

  3. جنس کلمه: "شاپور" به عنوان یک اسم خاص شناخته می‌شود و معمولاً به عنوان نامی مردانه استفاده می‌شود.

  4. نقطه‌گذاری: به تنهایی نیازی به نقطه‌گذاری ندارد، اما اگر در متن طولانی‌تری مورد استفاده قرار گیرد، باید از علائم نگارشی مناسب (نقطه، ویرگول و ...) استفاده کرد.

  5. جمع‌سازی: به طور کلی، اسم‌های خاص مانند "شاپور" جمع نمی‌شوند، اما در صورت نیاز به اشاره به چند نفر این نام، می‌توان از تعبیرهایی مانند "شخصیت‌های شاپور" یا "افراد با نام شاپور" استفاده کرد.

  6. جملات توصیفی: برای استفاده از "شاپور" در جملات، می‌توان از ساختارهای توصیفی مانند "شاپور یکی از شاهان ساسانی بود" استفاده کرد.

  7. مشتقات: می‌توان مشتقات این واژه را به شکل "شاپوری" (به معنای نسبت به شاپور) یا استفاده از سایر ساختارهای ادبی به کار برد.

با رعایت این قواعد، می‌توانید از واژه "شاپور" به درستی و به طور مؤثر در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "شاپور" در جمله آورده شده است:

  1. شاپور، پادشاه ساسانی، در دوران خود دستاوردهای فرهنگی و هنری زیادی را به ثبت رساند.
  2. دکتر شاپور در دانشگاه به تدریس رشته تاریخ هنر مشغول است.
  3. شاپور به عنوان یکی از بزرگ‌ترین فرماندهان ایرانی، در نبردهای مختلف علیه روم باستان معروف است.
  4. در کتاب جدیدی که درباره تاریخ ایران نوشته شده، به زندگی شاپور اول پرداخته شده است.
  5. شاپور همیشه در تلاش بود تا روابط بین ایران و دیگر کشورها را تقویت کند.

اگر سوال خاصی دارید یا نیاز به مثال‌های بیشتری دارید، بفرمایید!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری