جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

šāxsār
a shoot  |

شاخسار

معنی: شاخسار. (اِ مرکب ) جای انبوهی درختان بسیار شاخ . (فرهنگ جهانگیری ). جایی از درخت که شاخهای بسیار رسته باشد. (فرهنگ رشیدی ). شاخ سر. (شعوری ) :
بر سر هر شاخساری مرغکی
بر زبان هر یکی بسم اللهی .
منوچهری .
شما با یار خود بر شاخسارید
نه چون من مستمند و دلفکارید.
(ویس ورامین ).
راویان را در شمار شاعران مشمر که هست
جای عیسی آسمان و جای طوطی شاخسار.
سنائی (از انجمن آرا).
شاخ شکوفه دار امیدم شکسته شد
چون از شکوفه قبه ٔ نوبست شاخسار.
خاقانی .
دست صبا بر فروخت مشعله ٔ نو بهار
مشعله داری گرفت کوکبه ٔ شاخسار.
خاقانی .
خامه ٔ مانی است طبع، چهره گشای جهان
نایب عیسی است ماه ، رنگرز شاخسار.
خاقانی .
بهشتی رسته در هر میوه داری
بشکل طوطیی هر شاخساری .
نظامی (ابیات الحاقی ).
دل ارشمیدس در آمد بکار
چو مرغان پرنده برشاخسار.
نظامی .
سایه و نور از علم شاخسار
رقص کنان بر طرف جویبار.
نظامی .
درخت آنگه برون آرد بهاری
که بشکافد سر هر شاخساری .
نظامی .
عشق در عالم نبودی گر نبودی روی زیبا
و رنه گل بودی نبودی بلبلی بر شاخساری .
سعدی (خواتیم ).
|| شفشاهنج . شفشاهنگ . حدیده . آهنی که آن را پهن ساخته در او سوراخهای بزرگ و کوچک کرده باشند و سیمکشان سیم را از میان آن بکشند. (فرهنگ جهانگیری ). افزاری است زرکشان و سیمکشان را و آن آهنی باشد پهن که سوراخهای بزرگ و کوچک در آن کنند و مفتول طلا و نقره را از آن کشند تا باریک و هموار برآید. (برهان قاطع). و آن را شفشاهنج وشفشاهنگ گویند و در اصل شفشاهنگ شوشه کش بوده چه فاءبدل واو است . (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ).
... ادامه
953 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) ‹شاخساره، شخسار، شاخ‌سر›
مختصات: (اِمر.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: SAxsAr
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 1162
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
a shoot
ترکی
Şaşar
فرانسوی
shakshar
آلمانی
shakshar
اسپانیایی
shakshar
ایتالیایی
shakshar
عربی
تبادل لاطلاق النار
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "شاخسار" ترکیبی است از "شاخ" و "سار". در زبان فارسی، این کلمه به معنای "شاخه" و "سایه" استفاده می‌شود و معمولاً به عنوان یک اسم در ادبیات و توصیف طبیعت به کار می‌رود. برای نوشتن و استفاده صحیح از این کلمه، می‌توان به نکات زیر توجه کرد:

  1. نحوه نگارش: کلمه "شاخسار" باید به صورت یکپارچه و بدون فاصله نوشته شود.

  2. نقطه‌گذاری: در متون ادبی و نگارشی، اگر این کلمه در وسط جمله قرار گیرد، باید به قواعد جملات پیروی شود. اگر در ابتدای جمله باشد، بعد از آن باید با یک نقطه یا کاما باقی جمله ادامه یابد.

  3. صرف و نحو: "شاخسار" به عنوان یک اسم می‌تواند به حالت‌های مختلف (مفرد و جمع) مورد استفاده قرار گیرد. برای جمع‌سازی این کلمه می‌توان از "شاخسارها" استفاده کرد.

  4. کاربرد ادبی: این کلمه در شعر و نثر ادبی می‌تواند به مفهوم زیبایی و دلنشینی اشاره کند. بنابراین، می‌تواند به عنوان یک تصویر زیبا در توصیف طبیعت استفاده شود.

  5. تلفظ: تلفظ صحیح این کلمه باید مانند "شاخ‌سار" باشد و توجه به صحیح تلفظ در ارتباط با دیگران اهمیت دارد.

امیدوارم این نکات به شما در استفاده صحیح از کلمه "شاخسار" کمک کند! اگر سؤال دیگری دارید، خوشحال می‌شوم که پاسخ دهم.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

در اینجا چند مثال برای کلمه "شاخسار" در جمله آورده شده است:

  1. در بهار، شاخسار درختان با شکوفه‌های زیبا تزئین شده است.
  2. پرندگان روی شاخسار درختان نشسته و آواز می‌خوانند.
  3. درختی که شاخسار بلند و خوش‌فرم دارد، نمایی دیدنی به باغ می‌بخشد.
  4. باد ملایم، شاخسارهای درختان را به آرامی می‌جنباند.

اگر مثال‌های بیشتری نیاز دارید یا موضوع خاصی مد نظر شماست، لطفاً بفرمایید!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری