جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

šā'er
poet  |

شاعر

معنی: شاعر. [ ع ِ ] (اِخ ) جماعتی از علما که شعر گفته اند و شعرا که سماع حدیث کرده اند به این اسم مشهورند و از آنجمله اند ابوفراس همام بن غالب الفرزدق الشاعر التمیمی بصری که از ابن عمر و ابوهریره و دیگران روایت کرده و ابن ابی نجیح و مروان الاصفر و دیگران از وی روایت کرده اند و بسال 110 هَ . ق . درگذشته است . همچنین جریربن الخطفی الشاعر و محمدبن مناذر الشاعرالبصری که روایت حدیث کرده و ابومحمد حجاج بن یوسف بن حجاج الشاعر که از عبدالرزاق و شبابةبن سوار روایت کرده و مسلم وابوداود السجستانی و دیگران از وی روایت کرده اند. (لباب الانساب ، ذیل شاعر). و رجوع به اعلام مذکور شود.
... ادامه
357 | 0
مترادف: 1- تصنيف سرا، چامه سرا، چكامه سرا، شعرگو، ناظم 2- آگاه، داننده، شعورمند
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت) [عربی]
مختصات: (عِ) [ ع . ] (اِفا.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: SA'er
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 571
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
poet | bard , minstrel , scop
ترکی
şair
فرانسوی
poète
آلمانی
dichter
اسپانیایی
poeta
ایتالیایی
poeta
عربی
شاعر | ناظم الشعر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "شاعر" یک اسم خاص در زبان فارسی است که به معنای کسی است که شعر می‌نویسد. در مورد این کلمه و قواعد مرتبط با آن، می‌توان نکات زیر را اشاره کرد:

  1. جنس: کلمه "شاعر" مذکر است و برای اشاره به فردی که شعر می‌سراید استفاده می‌شود. بی‌رنگی و بی‌جنس بودن کلمات برای هنر و ادبیات در زبان فارسی معمولاً نادیده گرفته می‌شود، اما "شاعره" به عنوان معادل مؤنث این کلمه نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد.

  2. جمع: جمع کلمه "شاعر" به صورت "شاعران" و "شاعره‌ها" در مورد مؤنث‌ها است.

  3. نقش نحوی: "شاعر" به عنوان اسم، می‌تواند نقش‌های مختلفی در جمله ایفا کند؛ مثلاً:

    • فاعل: "شاعر شعری زیبا سروده است."
    • مفعول: "من شعر شاعر را خواندم."
    • مبتدا: "شاعر معروفی در اینجا زندگی می‌کند."
  4. موقعیت در جملات: کلمه "شاعر" می‌تواند در ابتدای جمله، وسط جمله یا انتهای جمله قرار بگیرد.

  5. استفاده مجازی: در ادبیات فارسی، گاهی کلمه "شاعر" به صورت مجازی برای توصیف شخصیت‌های خلاق یا هنرمند استفاده می‌شود.

  6. پیشوند و پسوند: می‌توان با افزودن پسوندهای مختلف به "شاعر" واژه‌های جدیدی ساخت، مثلاً "شاعرانه" (به معنای متعلق به شاعر) یا "شعریت" (به معنای خاصیت شعر و شاعری).

در کل، "شاعر" یکی از واژه‌های اساسی و کلیدی در ادبیات فارسی است و در بافت‌های مختلف زبانی و هنری کاربرد دارد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "شاعر" در جمله آورده شده است:

  1. شاعر معروف کشور ما دیوان شاعری بسیار زیبایی دارد.
  2. شاعر جوان، با آثارش توانسته است قلب بسیاری از خوانندگان را تسخیر کند.
  3. در جشنواره شعر، شاعران از نقاط مختلف کشور گرد هم آمده بودند.
  4. شاعر دلش را در اشعارش به تصویر می‌کشد و احساساتش را به کلمات تبدیل می‌کند.
  5. من همیشه به اشعار شاعرانی چون حافظ و سعدی ارادت داشته‌ام.

اگر به جملات بیشتری نیاز دارید، لطفاً بفرمایید!


واژگان مرتبط: سراینده، چکامه سرا، خیال پرست، خیال پرور، سخنور، رامشگر، شاعر و آوازخوان، زرهاسب، خنیاگر، نوازنده سیار، نقال

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری