جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

šāker
thankful  |

شاکر

معنی: شاکر. [ ک ِ ] (اِخ ) جُلاب بخاری . از شاعران قدیم ایران است که در اوایل قرن چهارم در ماوراءالنهر میزیست . نام او را محمودبن عمر رادویانی در ترجمان البلاغه همه جا «شاکر» آورده است و شمس قیس «شاکر بخاری »، لیکن اسدی طوسی گاه «شاکر بخاری » و گاه «جلاب بخاری » و گاه «جلاب » ذکر کرده است . سروری در فرهنگ خود نام او را در ذیل کلمه ٔ جلاب آورده و گفته است «جلاب بوزن گلاب نام شاعری استاد است که در بخارا بود کذا فی التحفة» اما چنانکه دربیت بوطاهر خسروانی خواهیم دید جلاب بر وزن گلاب یعنی بی تشدید لام نیست بلکه باید علی القاعده با لام مشدد تلفظ شود. نزدیکترین کس به وی که نام او را آورده ابوطاهر طیب بن محمد خسروانی شاعر بزرگ قرن چهارم است که او را «شاکر جلاب » خوانده ، در این بیت :
همی حسد کنم و سال و ماه رشک برم
بمرگ بوالمثل و مرگ شاکر جلاب
نسبت او ببخارا روشن و قوی و متواتر است و علی الخصوص دراین تعریف که اسدی از او در ذیل لفظ جلاب کرده و گفته است : «نام شاعری بوده در بخارا». اگرچه نام این شاعر در تذکره ها نیامده و از احوال او اطلاعی در دست نیست لیکن چون خسروانی از مرگ او و «بوالمثل بخاری » درشعر خود سخن گفته و بر آسایشی که آنان بیاری مرگ ازتحمل اعباء حیات یافته اند رشک برده ، معلوم میشود که او همزمان خسروانی بوده است . اما ابوطاهر خسروانی از شاعران قرن چهارم یا اوایل نیمه ٔ دوم آن قرن است که یک بیت او را:
جوانی به بیهودگی یاد دارم
دریغا جوانی دریغا جوانی .
محمدبن عبدالکاتب (و بقول مشهورتر ولی ضعیف تر فردوسی ) تضمین کرده است و چون محمدبن عبده دبیر بغراخان (از پادشاهان خانیه ٔ ماورأالنهر متوفی بسال 383) بوده و شعر بوطاهر را در سخن خود بصورت تضمین آورده است ، پس مسلماً او پیش از دو دهه ٔ اخیر قرن چهارم بسر میبرده و با روشن شدن زمان او به آسانی میتوان گفت که شاکر هم در این ایام و دست کم در اواسط قرن چهارم می زیسته و بنابراین در شمارشعرای کهن و از طبقات اول متقدمین بوده است . دلیل بزرگ شهرت این شاعر به استادی و اشعار رائع، ذکر نام وی در کتب بلاغت و لغت و استشهاد اشعار اوست در آنها،با این حال اشعار وی نیز مانند آثار بسیاری از شاعران بزرگ قرن چهارم در کام حوادث فرورفته و جز اندکی از آن چیزی بما نرسیده است و از آنجمله است :
نفرین کنم ز درد فعال زمانه را
کو کبر داد و مرتبت این کوفشانه را
آن را که با مکوی و کلابه بود شمار
بربط کجاشناسد و چنگ و چغانه را.
#
سردست روزگار و دل از مهر سرد نی
می سالخورد باید و ما سالخورد نی
از صد هزار دوست یکی دوست دوست نی
وزصد هزار مرد یکی مرد مرد نی .
#
همه عشق وی انجمن گرد من
همه نیکویی گردوی انجمن
برادی او راد ماند بزفت
بمردی او مرد ماند بزن
#
همه واذیج پر انگور و همه جای عصیر
رنج ورزید کنون بربخورد برزگرا
حال با کژ کمان راست کندکار جهان
راستی کارش کژی کند اندر جگرا.
#
خوشا نبیذ غارجی با دوستان یک دله
گیتی به آرام اندرون مجلس ببانگ و ولوله
مجلس پراشیده همه میوه خراشیده همه
نقل بپاشیده همه بر چاکران کرده یله .
#
اندام دشمنان تو از تیر ناوکی
مانند نوک خوشه ٔ جو باد آژده
زیبا نهاده مجلس وعالی گزیده جای
ساز شراب پیش نهاده رده رده .
#
فری زان زلف مشکینش چو زنجیر
فتاده صد هزاران کلج بر کلج .
#
روی مراهجر کرد زردتر از زر
گردن من عشق کرد نرمتر از دوخ .
#
چون پند فرومایه سوی جوژه گراید
شاهین ستنبه بتذروان کند آهنگ .
#
کجا توباشی گردند بی خطر خوبان
جمست را چه خطر هر کجا بود یا کند.
#
بر دل مکن مسلط گفتار هر لتنبر
هرگز کجا پسندد افلاک جز ترا سر
#
بهار خرم نزدیک آمد از دوری
بشادکامی نزدیک شو نه مندوری
#
بچاه سیصد باز اندرم من از غم او
عطای میر رسن ساختم ز سیصد باز.
#
چو کوشیدم که حال خود بگویم
زبانم برنگردید از نیوشه .
#
بگامی برید از ختا تا ختن
بیک تک دوید از بخارا به وخش .
#
مرا رفیقی پرسید کین غریو ز چیست
جواب دادم کز غرو نیست هست ز غنگ
#
چه جویی آن ادبی کان ادب ندارد نام
چه گوئی آن سخنی کان سخن ندارد چم .
#
در او افراشته درهای سیمین
جواهرها نشانده در بلندین .
#
زیبا نهاده مجلس وعالی گزیده جای
ساز شراب پیش نهاده رده رده .
#
اینک رهی بمژگان راه تو پاک رُفته
نزدیک تو نه مایه نه نیز هیچ سفته .
#
ای عشق ز من دور که بر من همه رنجی
همچون زبر چشم یکی محکم بالو
#
خون انبسته همی ریزم بر زرین رخ
زانکه خونابه نماندستم در چشم بنیز.
#
بدل ربودن جلاد و شاطری ای مه
ببوسه دادن جان پدر بس اژ کهنی
#
برده دل من بدست عشق زبون است
سخت زبونی که جان و تنش زبونست
(مجله ٔ دانشکده ٔ ادبیات شماره ٔ سوم سال دوم بقلم دکتر صفا) (از ترجمان البلاغه چ استانبول ص 17، 29، 34 و المعجم فی معاییر اشعار العجم چ تهران ص 189 و لغت فرس اسدی ص 173، 179 و 94 و 485، 30، 144، 384، تاریخ ادبیات در ایران تألیف صفا ج 1 ص 395،396). و رجوع به شرح احوال و اشعار رودکی ص 1068، 1140، 1173، 1175 شود.
... ادامه
464 | 0
مترادف: حقگزار، سپاسگزار، شكرگزار، شكور، نمك شناس
متضاد: كافر، ناسپاس
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [عربی]
مختصات: (کِ) [ ع . ] (اِفا.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: SAker
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 521
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
thankful | shaker
ترکی
shaker
فرانسوی
mixeur
آلمانی
shaker
اسپانیایی
criba vibradora
ایتالیایی
shaker
عربی
شاكر | معبر عن شكر , سعيد , ممتن
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "شاکر" در زبان فارسی به معنی کسی است که شکرگزار و قدردان است. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی در نوشتار، موارد زیر را در نظر بگیرید:

  1. املا: املای کلمه "شاکر" به همین صورت صحیح است. از نوشتن آن به صورت‌های غیررسمی (مانند "شاکر" با املای دیگر) خودداری کنید.

  2. استفاده در جملات: می‌توانید از "شاکر" به عنوان صفت استفاده کنید؛ مثلاً:

    • او فردی شاکر است.
    • باید شاکر نعمت‌ها و برکت‌های زندگی‌ام باشم.
  3. تنوع در ساخت جملات: می‌توانید از عبارات مختلف برای اشاره به شکرگزاری استفاده کنید، مانند:

    • شکرگزار
    • سپاسگزار
  4. نکات نگارشی: در نوشتن متن، از جمله‌سازی‌های منظم و واضح استفاده کنید و قواعد نگارشی مانند قواعد مربوط به نقطه‌گذاری و فاصله‌گذاری را رعایت کنید.

  5. واژه‌های هم‌خانواده: می‌توانید واژه‌هایی را که با "شاکر" مرتبط‌اند، مشاهده کنید. مانند "شکر"، "شکرگزاری"، "سپاسگزاری"، و...

با رعایت این نکات، می‌توانید کلمه "شاکر" را به درستی و به شکل موثری در نوشتار خود به کار ببرید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "شاکر" در جمله آورده شده است:

  1. او همیشه شاکر نعمت‌های زندگی‌اش بود و هر روز سپاسگزاری می‌کرد.
  2. بعد از آنکه در امتحان قبول شد، بسیار شاکر خداوند بود.
  3. خانواده‌اش به خاطر حمایت‌هایش از او، شاکر و سپاسگزارش بودند.
  4. او به لطف دوستانش شاکر بود که در روزهای دشوار کنارش بودند.
  5. با وجود چالش‌ها و مشکلات، باید همیشه شاکر باشیم و قدردان فرصت‌ها.

امیدوارم این جملات مفید باشند!


واژگان مرتبط: ممنون، متشکر

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری