جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: شاهی . (اِ) نام حلوایی است که از تخم مرغ و نشاسته پزند. (شرفنامه ٔ منیری ). نام حلوایی است بسیار لطیف و لذیذ که از نشاسته و تخم مرغ سازند. (برهان قاطع)(از فرهنگ نظام ) (جهانگیری ). || مسکوک نقره مساوی با سه شاهی . (یادداشت مؤلف ). || نام زری و درمی است . (از برهان قاطع). زر مسکوک ایران و آن پنجاه دینار است . (بهار عجم ). واحد پول که در عهد قاجاریه و اوایل پهلوی معادل دو پول یا 50 دینار (آن زمان ) بود و صد دینار معادل دو شاهی و یک قران معادل بیست شاهی بود. (فرهنگ فارسی معین ). بعدها در اواسط دوره ٔ پهلوی پنجاه دینار را به پنج دینار تغییر نام دادند و نصف قران یا ریال را ده شاهی نام گذاردند. سکه ٔ مسی یا نیکلی که ارزش آن بیست یک قران بوده است . (از فرهنگ نظام ). یک قسمت از بیست قسمت قران یا ریال در تداول امروز. بیست یک قران پنجاه دینار. بیست یک مثقال نقره ٔ مسکوک و نماینده ٔ آن را از مس یانیکل کنند و مسکوک بزرگترین را که دو برابر است صددیناری گویند. و ظاهراً شاهی در قدیم مسکوکی بزرگتر وقیمتی تر بوده است از سیم یا زر. (یادداشت مؤلف ). - شاهی اشرفی ؛ سکه های شاهی و اشرفی مخلوط با هم که بزرگان به زیردستان عیدی دهند. (فرهنگ نظام ). - شاهی سفید ؛ مسکوکی کوچک معادل یک چهارم قران رایج در دوران قاجاریه و بیشتر بعنوان هدیه بزیردستان و نثار بر سر عروس به انبوه بکار میرفته است . رجوع به شاهی سفید شود. - شاهی عباسی ؛ مسکوک منسوب بشاه عباس . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع بمعنی شاهی در فوق شود. - شاهی عراقی ؛ قسمی مسکوک قدیم . (فرهنگ فارسی معین ). || نوعی پارچه که در بخارا بافند. (شرح حال رودکی ص 65). 1- پشيز، صنار
2- خسرواني، شاهانه، ملوكانه
3- حكومت، سلطنت گدايي cress, penny, garden cress, kingship, regality, king رشاد، نبات الخردل، قرة العين نباتة، كريس asil royal königlich real reale تره تیزک، رشاد، رازیانه آبی، ترتیزک، مقام سلطنت، سلطه، پادشاهی، قلمرو، شاه
... ادامه
436|0
مترادف:1- پشيز، صنار
2- خسرواني، شاهانه، ملوكانه
3- حكومت، سلطنت
cress|penny , garden cress , kingship , regality , king
ترکی
asil
فرانسوی
royal
آلمانی
königlich
اسپانیایی
real
ایتالیایی
reale
عربی
رشاد|نبات الخردل , قرة العين نباتة , كريس
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "شاهی" در زبان فارسی میتواند به معانی مختلفی اشاره داشته باشد و در نگارش و قاعدههای فارسی قابل بررسی است. در ادامه به برخی از قواعد و نکات مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
معنا:
"شاهی" به معنای مربوط به شاه و سلطنت است. به عنوان مثال، "دولت شاهی" به معنی دولت سلطنتی میباشد.
همچنین "شاهی" میتواند به عنوان یک صفت یا قید برای توصیف چیزهایی که به شاه مربوط میشوند، استفاده شود.
تلفظ:
این کلمه به صورت /ʃɒːhiː/ تلفظ میشود.
ترکیبها و اسامی مرتبط:
این کلمه میتواند در ترکیب با دیگر کلمات مورد استفاده قرار گیرد، نظیر "فرهنگ شاهی" یا "سلطنت شاهی".
همچنین میتواند به عنوان یک اسم خود به کار رود مثلاً "نظام شاهی".
نگارش:
در نوشتار رسمی و غیررسمی، لازم است از نگارش صحیح "شاهی" استفاده شود و مراقب نقطهگذاری و استفاده از حروف بزرگ و کوچک باشیم.
به عنوان بخشی از جملات، در زمینههای تاریخی، ادبی، یا سیاسی ممکن است به طور مکرر به کار رود.
قواعد صرف و نحو:
"شاهی" یک اسم نکره است و معمولاً در جملات به عنوان فاعل، مفعول یا صفت استفاده میشود.
توجه به همخوانی جمع و مفرد و همچنین جنس و تعداد در جملات اهمیت دارد.
در نهایت، برای استفاده از "شاهی" در متون مختلف، دقت در موارد نگارشی و زبانی الزامی است تا به درک صحیح معانی آن کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "شاهی" در جمله آورده شده است:
در دوران شاهی، کشور با شکوه و عظمت بسیاری روبرو بود.
او به تاریخ شاهی ایران علاقه زیادی داشت و کتابهای زیادی در این زمینه خوانده بود.
مراسم تاجگذاری یک اتفاق مهم در تاریخ شاهی به شمار میآید.
داستانهای شاهی همواره در ادبیات فارسی جایگاه ویژهای داشتهاند.
زندگی در دوران شاهی با قوانین و آداب خاصی همراه بود که مردم باید رعایت میکردند.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید، لطفاً بفرمایید!
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: تره تیزک، رشاد، رازیانه آبی، ترتیزک، مقام سلطنت، سلطه، پادشاهی، قلمرو، شاه
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر