جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: شایان . (نف ) صفت فاعلی از شایستن یا شاییدن . بمعنی شاینده . لایق وسزاوار و درخور. (برهان قاطع). لایق و سزاوار. (فرهنگ جهانگیری ). سزاوار. (آنندراج ). شایسته . (فرهنگ رشیدی ). شایسته و درخور. (فرهنگ نظام ). شایگان و سزاوارو لایق و شایسته و مناسب و پسندیده و درخور. (ناظم الاطباء). اندرخورد. ازدر. درخور. زدر. فراخور. (از شرفنامه ٔ منیری ). زیبا. (شرفنامه ٔ منیری ) : کسی را جز از تو نخوانند شاه که شایان تاجی و زیبای گاه . فردوسی . سرو را طارم ازرق در و درگاه تو باد کمر جوزا شایان کمرگاه تو باد. سیدحسن غزنوی . بدشواریت یار شایان بود به آسانیت خود فراوان بود. امیرخسرو. کاشکی از من فراغی حاصل آمدی و کاری را شایان توانمی برد. (کلیله و دمنه ). گل که شایان باد بود رسید آمدن وعده داده بود رسید. محمدبن نصیر. اینکه کلمه را به معنی بسیار خوب و بسیار اعلی و نظایر آن به کار می برند، غلط است . (یادداشت مؤلف ). || مخفف شایگان . هر چیز خوب ، خواه لایق پادشاه باشد و خواه امرا. (برهان قاطع). هر چیز خوب که لایق پادشاه و جز آن بود. (ناظم الاطباء). || ممکن . که در مقابل واجب باشد. (برهان قاطع). این کلمه در پارسی باستان ترجمه ٔ لفظ ممکن الوجود است زیرا که واجب را بایست گویند و ممتنع را نابایست خوانند. (آنندراج ) (انجمن آرا). ممکن ضد واجب . (ناظم الاطباء). || روا که بعربی جایز گویند. (برهان قاطع). روا و جایز و شرعی و موافق شرع و مباح مقابل حرام . (از ناظم الاطباء). || مقدور. || حادث و عارض . || مفت و رایگان . (ناظم الاطباء). اما سه معنی اخیر جای دیگر دیده نشد. 1- برازنده، درخور، سزاوار، لايق
2- معتنابه considerable, worthy, gigantesque, benefit كبير، ضخم، هام، كثير، جدير بالاعتبار buna değer cela en vaut la peine es lohnt sich vale la pena ne vale la pena قابل توجه، مهم، عمده، پر مایه، شایسته، مستحق، لایق، سزاوار سرزنش، غول اسا
کلمه "شایان" در زبان فارسی به عنوان یک صفت به کار میرود و دارای معانی مختلفی از جمله "لیاقتدار" و "شایسته" است. در زیر برخی از نکات مرتبط با قواعد نگارش و استفاده از این کلمه آورده شده است:
نوع کلمه: "شایان" یک صفت است و به ویژگی یا حالتی نسبت داده میشود. مثلاً: "او شایان احترام است."
ترکیب با سایر کلمات: این کلمه میتواند با اسمها یا عبارات مختلف ترکیب شود. به عنوان مثال: "شایان تقدیر" یا "شایان توجه".
زمان فعل: اگر "شایان" به عنوان جزیی از یک جمله به کار برود، باید با فعل مناسب همراه شود. مثلاً: "این کار شایان تحسین بود."
نکات نگارشی: هنگامی که "شایان" در جملهای به کار میرود، معمولاً باید دقت کنید که جمله از نظر ساختاری و معنایی صحیح باشد. مثلاً: "شایان تحقیق" به درستی نشان میدهد که موضوع تحقیق شایسته توجه است.
حالتهای کاربردی: میتوان از "شایان" در زمینههای مختلف مانند ادبیات، فلسفه، و مباحث اجتماعی استفاده کرد.
استفاده صحیح از این کلمه نه تنها نشاندهنده تسلط به زبان فارسی است، بلکه به غنای متن نیز کمک میکند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "شایان" در جمله آورده شده است:
شایان توجه است که همواره باید به مسئولیتهای اجتماعی خود اهمیت دهیم.
این پروژه نیاز به توجه و حمایت شایان از طرف مدیریت دارد.
او با تلاش و کوشش خود، به نتایج شایان توجهی دست یافت.
این کتاب دارای مطالب شایان توجهی است که میتواند به دانش ما افزوده شود.
نام این هنرمند در تاریخ موسیقی ایران جایگاه شایان احترامی دارد.
اگر مثالهای بیشتری نیاز دارید، خوشحال میشوم که کمک کنم!
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: قابل توجه، مهم، عمده، پر مایه، شایسته، مستحق، لایق، سزاوار سرزنش، غول اسا
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر