جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

šebh
quasi  |

شبه

معنی: شبه . [ ش َ ب َ / ب ِ ] (اِ) شوه . شبق . معربش سبج . سنگی باشد سیاه و براق و در نرمی و سبکی همچو کاه ربا است و آن دو بابت میشود یکی آن است که از دشت قبچاق آورند و آن آبی است که به مرور ایام بسته میشود و دیگری کانی باشد که از گیلان آورند. طبیعت آن سرد و خشک است . گویند هر که با خود دارد از چشم زخم و سوختن آتش ایمن گردد و اگر بر سر بیاویزند درد سر را ساکن سازد و اگر نور چشم کسی سفید باشد و در چشم او خیالها و چیزی مانند ابر پدید آید و چشم خیرگی کند، آیینه ای از آن سازند و پیش چشم بدارند، چشم راقوت تمام بخشد و آن مرض را زایل کند و منع نزول آب نیز از چشم کند و با میلی که از آن بسازند سرمه کشیدن یا همان میل را بی سرمه در چشم کشیدن روشنایی چشم را زیاد کند و قوت باصره دهد و چون او را در آتش نهند مانند هیزم بسوزد و بوی نفت کند. (از برهان ). نوعی سنگ و آن گونه ای لینیت است که در نتیجه ٔ تراکم ذرات کربن و تغییرات شیمیایی نسبةً سخت شده و رنگ سیاه براقی دارد و در جواهرسازی مصرف میشود. در برابر حرارت میسوزد و انیدریدکربنیک و بخار آب متصاعد میکند و همچنین گاز برخی ئیدروکربورهای مختلف را در موقع سوختن متصاعد مینماید. (فرهنگ فارسی معین ) :
شبی چون شبه روی شسته به قیر
نه بهرام پیدا نه کیوان نه تیر.
فردوسی .
به عوض شبه گوهر سرخ یابی
ازو چون کند با تو بازارگانی .
فرخی .
کند چشمشان از شبه مهره بازی
کند زلفشان برسمن مشکسایی .
فرخی .
زنخدانی چون سیم و برو از شبه خالی
دلم برد و مرا کرد ز اندیشه خیالی .
فرخی .
ازسبزی به سیاهی آمده چون شبه می تافت . (نوروزنامه ).
چون در این کتاب دررِ شعر و غرر فکر هرکسی هست چشم زخم را شبهی هم می بایست این قصیده بیاوردم . (راحة الصدور راوندی ).
شبه در عقد یاقوتی کشیده
فرنگی زنگیی را سر بریده .
نظامی .
این صدفها نیست در یک مرتبه
در یکی دُر است و در دیگر شبه .
مولوی .
شبه در بازار جوهریان رونقی نیارد.
سعدی .
هِنَّمَة؛ شبه ای از شبه های زنان که جهت افسون با خود دارند. (منتهی الارب ). || عقیق . || سنگ فسان . || مرجان سیاه . (ناظم الاطباء).
- مهره ٔ شبه ؛ که از دریا بیرون می آورند و آن را کوده میگویند. (رساله ٔاوزان و مقادیر مقریزی ) :
چون آهوکان سم بنهند و بگرازند
گویی که همه مهره ٔ نرد شبه بازند.
منوچهری .
|| مهره هایی که از آبگینه سازند. (ناظم الاطباء). اما چهار معنی اخیر مخصوص به این فرهنگ است .
... ادامه
883 | 0
مترادف: سان، شبق، مانند، مثل، نظير، وار، همانند
متضاد: ضد
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی، جمع: اَشباه]
مختصات: (شَ بَ) [ ع . ] (اِمص .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: Sabah
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 307
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
quasi
ترکی
sahte
فرانسوی
pseudo
آلمانی
pseudo-
اسپانیایی
seudo
ایتالیایی
pseudo-
عربی
تقريبا | ظاهريا , على نحو شبه , بمعنى ما , شبه بادئة , شبه
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "شبه" در زبان فارسی به معنای "مشابه" یا "نیمه" است و معمولاً به عنوان یک پیشوند برای اشاره به چیزی که مشابه یا نزدیک به چیزی دیگر است، به کار می‌رود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:

  1. نحوه استفاده: کلمه "شبه" به عنوان پیشوند در ترکیب با واژه‌های دیگر به کار می‌رود. به عنوان مثال: "شبه‌علم"، "شبه‌واقعیت" و "شبه‌جنگ".

  2. نوشتار با فاصله یا بدون فاصله: در نگارش کلمات ترکیبی که دارای "شبه" هستند، معمولاً "شبه" به‌صورت جدا نوشته نمی‌شود. به عنوان مثال: "شبه‌علم" صحیح است، در حالی که "شبه علم" نادرست است.

  3. تلفظ: تلفظ صحیح این کلمه "شُبه" است، با تشدید بر روی حرف "ش" و صدای ه، به صورت "ی" کمرنگ دیگر اثرگذاری ندارد.

  4. کاربردها: "شبه" می‌تواند در زمینه‌های مختلف مورد استفاده قرار گیرد، از جمله در علوم اجتماعی، فلسفه، و ادبیات، که به مفاهیم نزدیک و بی‌صواب اشاره دارد.

  5. جمع و مفرد: کلمه "شبه" به عنوان یک واژه غیرقابل شمارش یا مفرد به کار می‌رود و به صورت جمع نمی‌آید.

با رعایت این نکات می‌توانید به درستی از واژه "شبه" در نوشته‌ها و مکالمات خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "شبه" در جمله آورده شده است:

  1. این اثر هنری، شبه‌نقاشی‌های کلاسیک را تداعی می‌کند.
  2. او شبه‌علمی را در مورد تأثیر موزیک بر مغز مطرح کرد که نیاز به بررسی بیشتری دارد.
  3. در این کنفرانس، موضوعات شبه‌علمی بررسی شدند که بسیاری از حاضرین را به چالش کشیدند.
  4. این کتاب شامل تحلیل‌های شبه‌روانشناختی است که از دیدگاه‌های متفاوتی به موضوع می‌نگرد.
  5. رفتار او در جمع شبه‌خجالت‌آور و عجیب به نظر می‌رسید.

امیدوارم این جملات مفید باشند!


واژگان مرتبط: شبیه

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری