جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: شعف . [ ش َ ع َ ] (ع اِ) شدت بیم . || عشقی که دل برد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || سر کوهان . || پوست درخت غاف . || بیماری مر ماده شتر را که از آن موی چشم وی فروریزد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || ج ِ شَعَفَة. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به شعفة شود. || (اِمص ) خوشحالی و خوشدلی و شادمانی .(ناظم الاطباء). شدت فرح . (یادداشت مؤلف ) : ایشان را بدان میلی و شعفی بود. (کلیله و دمنه ). لاجرم از عشق نعت در شعف مدح تو زآتش خاطر مراست شعر چو آب روان . خاقانی . تا نشان تیر او کردند یک یک از شعف ای مسیحا کاش ارواحم همه اعضا بدی . مسیحای کاشی (از آنندراج ). || شیفتگی . شیفتگی در دوستی . فریفتگی . شدت حب . (یادداشت مؤلف ). - شعف دادن ؛ مشتاق گردانیدن . (آنندراج ) : مرا چشم آهو شعف داده است که همرنگ آن لیلی افتاده است . ملاطغرا (از آنندراج ). خوشي، سرور، شادماني، مسرت، نشاط، نشاط، وجد حزن floor طابق، أرضية، أرض، دور، الحد الأدنى، قعر، حق الكلام، مقاعد الأعضاء في البرلمان، أعضاء مجلس، صرع، هزم، طرح، بلط أرضية، حير، أربك Şaaf shaaf schaaf shaf shaaf
طابق|أرضية , أرض , دور , الحد الأدنى , قعر , حق الكلام , مقاعد الأعضاء في البرلمان , أعضاء مجلس , صرع , هزم , طرح , بلط أرضية , حير , أربك
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "شعف" به معنای شوق و نشاط است و در متون فارسی بهکار میرود. در ارتباط با این کلمه، رعایت برخی از قواعد نگارشی و grammatical مهم است:
نقطهگذاری: اگر "شعف" بخواهد در جملهای به کار رود، باید توجه کنید که موقعیتش در جمله بهطور مناسب با قواعد نقطهگذاری همخوانی داشته باشد. مثلاً:
"او به خاطر موفقیتش، شعف زیادی داشت."
جنس کلمه: "شعف" یک اسم است و باید توجه داشته باشید که در جمع به "شعفها" تبدیل میشود.
استفاده صحیح: در استفاده از این کلمه، دقت کنید که بهمعنای درست آن در جمله توجه کنید. همچنین میتوانید آن را با صفات مختلف توصیف کنید، مثلاً: "شعف عمیق"، "شعف بینهایت".
ابلاغ احساسات: این کلمه عموماً برای بیان احساسات مثبت و شاداب به کار میرود. در متون ادبی یا توصیفی میتوانید از آن برای بیان احساسات شخصیتها استفاده کنید.
ظاهر کلمه: توجه کنید که روش نوشتن "شعف" بهخاطر نداشتن پیشوند یا پسوند خاص، ساده است و فقط خود کلمه نوشته میشود.
استفاده صحیح از "شعف" میتواند به غنای بیانی شما در نوشتار یا گفتار کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "شعف" در جمله آورده شده است:
پس از شنیدن خبر موفقیتش، شعف در چهرهاش نمایان شد.
جشن تولد او پر از شعف و شادی بود و همه مهمانان از این رویداد لذت بردند.
او با شعف به تماشای غروب آفتاب نشسته بود و زیبایی آن را تحسین میکرد.
شعف ناشی از دیدن یک دوست قدیمی دل همه را شاد کرد.
کتابی که تازه خوانده بود، احساس شعف و رضایت عمیقی در او ایجاد کرد.