جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

šo'ur
sense  |

شعور

معنی: شعور. [ ش ُ ] (ع اِ) ج ِ شَعْر. (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || ج ِ شَعَر. (ناظم الاطباء). رجوع به شَعْر و شَعَر شود. || (اِمص ) فهم و دریافت و ادراک و معرفت . (ناظم الاطباء). دریافت . اندریافت . هوش . (یادداشت مؤلف ).
- شعور گرفتن از کسی ؛ سلب عقل و هوش از وی :
ز سنگ خاره دل آن چشم بازیگوش میگیرد
شعور از زاهد خشک آن لب می نوش میگیرد.
صائب تبریزی (از آنندراج ).
|| (اصطلاح روانشناسی ) نفس در عین اینکه جولانگاه حالات مختلف یا به عبارت صحیح تر، خود آن حالت است ، و به وجود آنها نیز آگاهی دارد و از این حیث کسی را ماند که هم خواننده است هم مستمع. بنابراین عالم و معلوم یکی است . برای سهولت مطالعه و بیان هر یک از این دو جنبه نفس را به لفظی مخصوص تعبیر می کنیم و از این رو که خود کیفیات نفسانی است آنرا نفس می گوییم و از جهت اینکه علم به آن دارد شعور یا وجدانش مینامیم . (فرهنگ فارسی معین از روانشناسی تربیتی سیاسی ). چون ادراک بدون استنباط باشد آنرا شعور خوانند و چون وقوف باشد بر حصول تمام معنی حاصل شده آنرا تصور مینامند. (فرهنگ فارسی معین از فرهنگ سجادی ).
- شعور باطنی (باطن ) ؛ میان نفسانیات صریحه و مغفوله حد فاصل و قاطعی وجود ندارد بلکه حالاتی یافت میشوند که نه مغفولند و نه صریح . مجموعه نفسانیات صریحه و مجموع نفسانیات مغفوله را میتوان نامگذاری کرد و چنانکه معمول است دسته ٔ اول را به شعور ظاهر و دسته ٔ دوم را به شعور باطن تعبیر نمود. (فرهنگ فارسی معین ).
- شعور ظاهر ؛ مجموع نفسانیات صریحه . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به ترکیب شعور باطنی (باطن ) شود.
|| زیرکی و فِراست . || هنر. || دانش . (ناظم الاطباء).
- ارباب شعور ؛ علما و حکما و دانایان . (ناظم الاطباء).
- باشعور ؛ صاحب عقل و خرد و هوش . خداوند درک و فهم و معرفت . (یادداشت مؤلف ).
- بی شعور ؛ لفظی است که در مقام تحقیر و اهانت به کسی گویند.
- || آنکه عقل و شعور کامل ندارد.
|| (اصطلاح حکمت ) ادراک شیئی است من غیر ثبات و این اصطلاح حکماست . (از کشاف اصطلاحات الفنون ). و رجوع به حکمت اشراق ص 112، 115، 117، 136، 229 و 252 شود.
... ادامه
531 | 0
مترادف: 1- آگاهي، ادراك، بينش، خرد، فهم 2- ، مخ 3- مدرك، مشعر
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی]
مختصات: (شُ) [ ع . ]
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: So'ur
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 576
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
sense | reason , limen , mother wit
ترکی
bilinç
فرانسوی
conscience
آلمانی
bewusstsein
اسپانیایی
conciencia
ایتالیایی
coscienza
عربی
إحساس | معنى , حاسة , مغزى , إدراك , اتجاه , عقل , صواب , ذوق , غريزة , حسن التقدير , وعى أخلاقي , فهم , أحس , لمس , شعر , أدرك , استشعر , شعر بالمسئولية , إستعاد وعيه
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "شعور" در زبان فارسی به معنای آگاهی، درک یا فهم است. در نگارش و استفاده از این کلمه، تعدادی نکته و قاعده وجود دارد:

  1. استفاده صحیح: "شعور" معمولاً به عنوان اسم به کار می‌رود و می‌توان آن را به شکل‌های مختلف در جملات استفاده کرد. مثلاً:

    • "شعور انسان او را به درک واقعیات کمک می‌کند."
    • "شعور اجتماعی ما باید افزایش یابد."
  2. هم‌خانواده‌ها: برخی از کلمات هم‌خانواده با "شعور" شامل شعوری، شعورمند و غیره هستند. این کلمات می‌توانند به توصیف ویژگی‌ها یا مفاهیم مرتبط با شعور بپردازند.

  3. نکات نگارشی:

    • "شعور" به صورت "شعور" نوشته می‌شود و از نوشتن آن به صورت‌های دیگری مانند "شعوراً" یا "شعورى" پرهیز کنید، مگر اینکه در متن علمی یا تخصصی و به‌گونه‌ای که کاربردش صحیح باشد.
    • در جملات باید به نوع جمله و ساختار آن دقت شود تا به درستی از "شعور" استفاده شود.
  4. تلفظ: تلفظ کلمه "شعور" به صورت "شُعور" با تاکید بر هجای اول است.

  5. مفاهیم و معانی: با توجه به سیاق و مفهوم جمله، می‌توان از "شعور" در معانی مختلفی استفاده کرد، نظیر فهم عمیق، آگاهی اجتماعی و شناخت.

  6. استعاره و تمثیل: "شعور" ممکن است در متون ادبی به صورت استعاری استعمال شود، به عنوان مثال:
    • "شعور او چون چراغی در تاریکی‌های جهل می‌درخشد."

در کل، "شعور" یک کلمه کلیدی در بحث‌های فلسفی، اجتماعی و روانشناختی است و توجه به نکات نگارشی و معنایی آن می‌تواند به نگارش بهتر کمک کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "شعور" در جملات مختلف آورده‌ام:

  1. او به دلیل شعور بالا و درک بالایش، همیشه در حل مسائل پیچیده موفق است.
  2. رفتارهای او نشان‌دهندهٔ عدم شعور او در برابر دیگران بود.
  3. شعور انسانی به ما کمک می‌کند تا در تصمیم‌گیری‌هایمان عاقلانه‌تر عمل کنیم.
  4. وقتی به مسائل اجتماعی نگاه می‌کنیم، باید شعور و آگاهی خود را تقویت کنیم.
  5. شعور و احساس مسئولیت باید در هر فردی وجود داشته باشد تا جامعه بهتری بسازیم.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری