جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

šalte
shell  |

شلته

معنی: شلته . [ ش َ ت َ / ت ِ ] (اِ) جای مردار و ناپاک ، یعنی موضعی که در آن سرگین و پلیدی و خاکروبه و جز آن ریزند. مزبله . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از برهان ).
675 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم)
مختصات:
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 735
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
shell
عربی
قذيفة | صدفة , قشرة , هيكل , قوقعة , محارة , صدف , ذبل , غلاف شبيه بالصدفة , نتوء , ترس السلحفاة , هيكل سفينة , قارب سباق , قصف , قشر , جمع الأصداف , ضرب بالقنابل , قشر السمك , الصدف
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

طبق قوانین زبان فارسی، کلمه "شلته" به‌معنی خاصی اشاره نمی‌کند و احتمالاً اشتباهی در نوشتن آن وجود دارد. اگر به دنبال کلمه‌ای خاص هستید، لطفاً اطلاعات بیشتری ارائه دهید تا بتوانم بهتر راهنمایی کنم.

به عنوان مثال، اگر منظور شما "شلخته" باشد، این کلمه به معنای بی‌نظم یا نامرتب است و به‌عنوان صفت استفاده می‌شود. اگر موضوع دیگری مد نظرتان است، لطفاً واضح‌تر بیان کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. وقتی باران شروع شد، من شلته‌ام را به سرم کشیدم تا از خیس شدن جلوگیری کنم.
  2. بچه‌ها در پارک با شلته‌های رنگارنگ خود بازی می‌کردند و شادی می‌کردند.
  3. برای جلوگیری از سرما خوردن در این هوای سرد، بهتر است شلته‌ای گرم و نرم بپوشید.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری