شمم
licenseمعنی کلمه شمم
معنی واژه شمم
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
380
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
زائف | صوري , مزيف , كاذب , متكلف , متصنع , زيف , قلد , تظاهر , مكر , دجال , تمثيل كوميدي , تمثيل , الدجال , الشام
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «شمم» از ریشه «شم» به معنای بوییدن است و به صورت فعل در زبان فارسی کاربرد دارد. این کلمه به شکل اول شخص مفرد زمان حال به معناي "من بو میکنم" یا "من میبویم" استفاده میشود.
قواعد و نکات نگارشی مرتبط با «شمم»:
-
نحو و صرف فعل:
- فعل «شمم» را میتوان به راحتی در جملات اول شخص به کار برد. به عنوان مثال: "من شمم گلها را."
-
نقطهگذاری:
- در جملات، باید به نقطهگذاری دقت کرد. اگر جملهای از «شمم» استفاده میکند، باید در پایان جمله علامت مناسب (مانند نقطه، question mark، و غیره) قرار گیرد.
- مثال: "من بوی این گل را شمم."
-
استفاده در جملات انشایی و پرسشی:
- این کلمه میتواند در جملات انشایی و نیز جملات پرسشی به کار رود.
- مثال انشایی: "وقتی به باغ میروم، گلها را میشمم."
- مثال پرسشی: "هادی، آیا تو گلها را میشمی؟"
-
قید و قاعده:
- میتوان برای توصیف بهتر از قیدهایی مانند «خیلی»، «بسیار»، «به دقت» و غیره استفاده کرد.
- مثال: "من به دقت بوی گلها را شمم."
- زبان محاورهای و نشانههای غیررسمی:
- در گفتار غیررسمی، ممکن است استفاده از «شمم» با لهجهها و عبارات محاورهای تغییر کند.
- مثلاً: "من گل رو شمیدم."
با رعایت این قواعد و نکات، میتوان از کلمه «شمم» به درستی استفاده کرد و جملات روان و قابل فهمی ساخت.