شنفتن
licenseمعنی کلمه شنفتن
معنی واژه شنفتن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(مصدر متعدی) [پهلوی: šnaftan]
مختصات:
(ش نُ تَ) [ په . ] (مص م .)
آواشناسی:
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
880
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
hearing
عربی
جلسة | سمع , إدلاء بشهادة , إشاعة , تحقيق أولى
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "شنفتن" در زبان فارسی به معنای "شنیدن" و "حس کردن" استفاده میشود. در اینجا به برخی از نکات گرامری و نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
-
معنی و کاربرد:
- "شنفتن" به عنوان یک فعل به معنای دریافت اطلاعات از طریق حس شنوایی یا احساسات دیگر است.
- این فعل بیشتر در متون ادبی و نوشتاری رسمی استفاده میشود.
-
صرف فعل:
- این فعل در زمانهای مختلف صرف میشود. برای مثال:
- حال ساده: میشنفم، میشنفی، میشنود
- گذشته: شنفت، شنفتی، شنفتند
- آینده: میشنوم، میشنوی، میشنود
- این فعل در زمانهای مختلف صرف میشود. برای مثال:
-
قواعد نگارشی:
- توجه به نوع جملات و ساختار آنها در استفاده از این فعل ضروری است. برای مثال، در جملات شرطی یا جملات وصفی، باید به دقت از این کلمه استفاده کرد.
-
استفاده در جملات:
- مثال: "من هیچ گاه صدای او را نشنفتم."
- مثال ادبی: "در پی آن، صدای گوشنوازِ طبیعت را شنفت."
- وجهه تأکیدی:
- برای تأکید بر حس شنیدن میتوان از قیدهای مخصوصی استفاده کرد، مانند "بسیار" یا "کاملاً": "او بسیار میشنفت."
با توجه به موارد بالا، کلمه "شنفتن" در زبان فارسی به صورت صحیح و بر اساس قواعد گرامری باید به کار رود تا معنا و مفهوم درست را منتقل کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- من همیشه دوست دارم اخبار روز را از طریق رادیو بشنوم.
- او در یک کنفرانس مهم شرکت کرد و مطالب جالبی را شنفتن.
- شنفتن داستانهای قدیمی از پدربزرگ همیشه برایم جذاب بود.