جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: شهود. [ ش ُ ] (ع مص ) حاضر شدن . (از منتهی الارب ) (المصادر زوزنی ). حاضر آمدن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). دیدن . معاینه . عیان . پیدا. آشکارا. حضور. مقابل غیب . (یادداشت مؤلف ). || شهود الناقة؛ آثار ولادت آن است از خون و جز آن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || (اصطلاح تصوف ) چنانکه در نفائس الفنون آمده است عبارتست از حضور دل و هرچه دل حاضر آن است شاهد آن است و آن حاضر مشهود اوست اگر حاضر حق باشد شاهد اوست ، و متصوفه شهود را شاهد خوانند بسبب آنکه هرچه دل حاضر او بود او نیز حاضر دل باشد. و هرگاه که لفظ شاهد بر صیغه ٔ واحد استعمال کنند مراد ایشان حق تعالی بود و هرگاه که شواهد گویند در صیغه ٔ جمع مراد خلق باشد، و اهل شهود دو طایفه اند، اصحاب مراتب و ارباب مشاهد. (از نفائس الفنون ). عبارت از دیدار حق به حق . (از تعریفات ) (از کشاف اصطلاحات الفنون ). رؤیت حق است که از مراتب کثرات و موهومات صوری عبور نموده بمقام توحید عیانی رسیده در صور جمیع موجودات مشاهده ٔ حق نماید و از غیریت دور شده هرچه بیند حق بیند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). کشف : کمینه عقوبت او حرمان وجد و فقدان شهود. (انیس الطالبین ص 10). - شهود حق ؛ (اصطلاح صوفیه ) حضوردر برابر حق تعالی که او را شاهد خوانند. (نفائس الفنون ). - شهود خلق ؛ (اصطلاح صوفیه ) حضور با مشهود یا حضور با شواهد که آنرا مقابل با «غیبت محمود» دانند. (نفائس الفنون ). - شهود مجمل در مفصل ؛ (اصطلاح صوفیه ) عبارتست از رؤیت احدیت در کثرت . (از کشاف اصطلاحات الفنون ، از اصطلاحات صوفیه ). - شهود مفصل در مجمل ؛ (اصطلاح صوفیه ) عبارتست از رؤیت کثرت در ذات احدیت . (از کشاف اصطلاحات الفنون ). - عالم شهود؛ مقابل عالم غیب . (یادداشت مؤلف ). عالم شهادت و آنچه قابل رؤیت است ، و در اصطلاح صوفیه مراد عالم وجودات است . (از فرهنگ مصطلحات عرفا). - کشف و شهود؛ مکاشفه و مشاهده ، و در اصطلاح اهل سلوک رفع حجاب را گویند که میان روح جسمانی است . (از کشاف اصطلاحات الفنون ). 1- دريافت، كشف
2- گواهان، ناظران intuition, witnesses حدس، بديهة، بداهة sezgi intuition intuition intuición intuizione بینش، بصیرت، درک مستقیم، فراست، کشف
کلمه "شهود" در زبان فارسی به معنای مشاهده و دیدن است و به طور خاص به معرفت یا شناختی اشاره دارد که به واسطهٔ درک مستقیم یا تجربی به دست میآید. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
نحو و صرف:
"شهود" در زبان فارسی به صورت جمع است و ممکن است به معنای "شهادت" یا "شهودات" نیز به کار رود.
در جملات، معمولاً به عنوان اسم و فاعل استفاده میشود. به عنوان مثال: "شهود ما بر حقانیت این موضوع تأکید میکند."
به کارگیری در جملات:
به طور کلی، میتوان کلمه "شهود" را در جملات به عنوان موصوف یا مفعول به کار برد:
"او به شهود خود اعتماد دارد."
"شهود درک عمیقتری از حقیقت را به ما میدهد."
نکات نگارشی:
هنگام استفاده از "شهود" در نگارش، توجه به شیوههای نگارشی مانند نشانهگذاری (نقطه، ویرگول و ...) اهمیت دارد.
در نگارش رسمی، بهتر است از کلمات و عبارات مرتبط استفاده شود و از تعابیر مبهم یا غیررسمی پرهیز گردد.
استفاده در متون فلسفی و دینی:
"شهود" در متون فلسفی و دینی به معنای شناختی است که از طریق تجربهی مستقیم حاصل میشود و معمولاً در بحثهای عرفانی و معنوی به کار میرود.
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "شهود" در نوشتارهای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "شهود" در جمله آورده شده است:
در فلسفه، شهود به معنای درک مستقیم و فوری حقیقتی بدون واسطه است.
او با استفاده از شهود خود توانست به راحتی پاسخ سوالات پیچیده را پیدا کند.
هنر و زیبایی را میتوان با شهود درونی بهتر درک کرد تا با تحلیل منطقی.
شهود گاهی میتواند ما را به تصمیمگیریهای درست هدایت کند، حتی اگر دلیل منطقی نداشته باشیم.
تجربههای شهودی میتوانند معانی عمیقی از زندگی را برای فرد آشکار کنند.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!