جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

šiv
shave  |

شیو

معنی: شیو. [ وْ ] (اِ) کمان تیراندازی را گویند. (آنندراج ) (برهان ). کمان . قوس . (یادداشت مؤلف ) (از ناظم الاطباء) :
چو با تیغ نزدیک شد ریو نیو
به زه برنهاد آن خمانیده شیو.
فردوسی .
|| به معنی شیب است که نقیض بالا باشد. (آنندراج ) (برهان ). پایین . فرود. (یادداشت مؤلف ). تحت . (ناظم الاطباء) : او به شتاب از درخت به شیو آمد و به شادمانی او را قبول کرد. (ترجمه ٔ دیاتسارون ص 232). روز دوم چون از کوه به شیو آمد... (ترجمه ٔ دیاتسارون ص 136). || زیر. مقابل رو : قرص بزرگی از شیو پوستین بیرون کرد وپوشیده در کنار من نهاد. (انیس الطالبین ص 209).
- شیوجامه ؛ زیرجامه . جامه ٔ زیر : فرمودند که چهار دینار عدلی دارد که درفلان موضع از شیوجامه ٔ خود نهاده است . (انیس الطالبین ص 129). خواجه سرایان ملک آمدند و... پیراهن و شیوجامه و رویمال آوردند که اینها را خاتون ملک به نیاز تمام به دست خود رشته است . (انیس الطالبین ص 44). || چاله . دره . (فرهنگ لغات ولف ) (شاهنامه ص 194). دره و وادی . || (ص ) هر چیز پست و دون و فرومایه . || فروتن . (ناظم الاطباء). || سبط. فرخال . مقابل زَنْگِن . (از یادداشت مؤلف ): شَعر سبط؛ مویی شیو. (مهذب الاسماء). شَعر رجل ؛ مویی نه زنگن و نه شیو به میان این و آن . (مهذب الاسماء).
... ادامه
523 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [قدیمی]
مختصات: (ش ) (اِ.)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: بن حال
آواشناسی: Siv
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 316
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
shave
ترکی
tıraş olmak
فرانسوی
raser
آلمانی
rasieren
اسپانیایی
afeitar
ایتالیایی
farsi la barba
عربی
حلاقة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "شیو" در زبان فارسی به معنای طرز، سبک یا روش استفاده می‌شود. این واژه ممکن است در زمینه‌های مختلفی به کار رود، از جمله در هنر، ادبیات، و زندگی روزمره.

قواعد نگارشی برای استفاده از کلمه "شیو":

  1. نقطه‌گذاری: هنگام استفاده از "شیو" در جملات، به استفاده صحیح از علامت‌های نگارشی توجه کنید. به عنوان مثال:

    • "شیوه‌های متنوع تدریس به یادگیری بهتر کمک می‌کند."
  2. تطابق با دیگر واژه‌ها: هنگام ترکیب "شیو" با دیگر واژه‌ها، از لحاظ معنایی و نحوی به تطابق آن‌ها توجه داشته باشید. به عنوان مثال:

    • "شیو نویسندگی" یا "شیو کاربری".
  3. نحوه قرارگیری در جمله: "شیو" می‌تواند به عنوان اسم، قید یا صفت در جمله به کار برود. مثال:

    • "او یک شیو نوین را برای نگارش مقالات خود انتخاب کرده است."
  4. توجه به جملات پیچیده: در جملات پیچیده، سعی کنید مفهوم کلمه "شیو" را به وضوح و با دقت بیان کنید. مثلاً:

    • "شیو جدیدی که این نویسنده در آثار خود به کار گرفته است، طرفداران زیادی پیدا کرده است."
  5. استفاده از هم‌معنی‌ها: در برخی موارد می‌توانید از هم‌معنی‌های "شیو" (مثل "سبک" یا "روش") نیز استفاده کنید تا تنوع و زیبایی نگارش خود را افزایش دهید.

با رعایت این قواعد می‌توانید به‌خوبی از کلمه "شیو" در نوشته‌های خود بهره ببرید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. شیو سنتی ایرانیان برای بافتن قالی بسیار زیبا و منحصر به فرد است.
  2. در این کتاب، نویسنده با شیو خاصی داستان را روایت کرده که خواننده را مجذوب می‌کند.
  3. او با شیو دلنشین خود توانست مخاطبان زیادی را جذب کند و در نمایش موفق باشد.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری