جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: صائب . [ ءِ ] (اِخ ) ابن مالک اشعری . از رؤساء لشکریان مختاربن ابی عبیدة ثقفی است . خواندمیر گوید: در روضةالصفا مسطور است : در آن ایام که عبداﷲ مطیع بفرمان ابن زبیر به کوفه رسید مردم را در مسجد جامع گرد آورد و خطبه خواند و در اثنای سخن بر زبان راند که من در میان شما به سیرت عمربن خطاب و عثمان بن عفان سلوک خواهم کرد، در آن انجمن صایب بن مالک اشعری به اشارت مختار که یکی از حضار بود گفت : ایها الامیر در سیر عمر و عثمان سخنی نیست مگر خیر لکن مطلوب آن است که در میان ما به سنن سنیه ٔ امیرالمؤمنین علی (ع ) زندگانی کنی ، و عامه ٔ خلایق زبان به تحسین صایب گشاده گفتند: بر سخن او مزیدی نیست . عبداﷲبن مطیع گفت : خاطر جمع دارید که بر وفق رضای شمامعاش خواهم کرد و از منبر فرودآمد و بعد از آن ایاس عجلی که از جانب عبداﷲ المطیع العدوی شحنه ٔ کوفه بود به عرض رسانید شخصی که سخن تو را رد کرد از رؤساءمختار است و جمعی کثیر با مختار بیعت کرده اند و داعیه ٔ خروج دارند... (حبیب السیر جزء دوم از ج 2 ص 50). بحق، حق، درست، راست، رسا خاطي saeb سايب saeb saëb saeb saeb saeb