صاحب شرط
licenseمعنی کلمه صاحب شرط
معنی واژه صاحب شرط
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | صاحب شرط | ||
معادل ابجد | 610 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
منبع | لغتنامه دهخدا | ||
نمایش تصویر | معنی صاحب شرط | ||
پخش صوت |
صاحب شرط. [ ح ِ ش ُ رَ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) رئیس شُرطة : طلحه به سیستان آمد و برادرش عمر صاحب الجیش او بود و صاحب شرط او. (تاریخ سیستان ). رجوع به شرطه شود.امیر اسماعیل حسین بن العلاء را که صاحب شرط او بود و حظیره ٔ بخارا را وی نهاده بود... به حرب این دزدان فرستاد. (تاریخ بخارا ص 95).