جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: صبیح الوجه . [ ص َ حُل ْ وَج ْه ْ ] (ع ص مرکب ) خوشگل . زیبا. زیبارو. || و صوفیان کسی را صبیح الوجه گویند که مظهر نام جواد است ، و رسول صلی اﷲ علیه و سلم مظهر این نام بود که جابر گوید: ماسئل عنه صلی اﷲ علیه و سلم شی ٔ قط. قال لا و من استشفع به الی اﷲ لم یرد سوءاله . و علی (رض ) بدین معنی اشارت کند که : اذا کانت لک الی اﷲ سبحانه و تعالی حاجةفابداء بمسئلة الصلواة علی النبی صلی اﷲ علیه و سمل ثم اسئل حاجتک فان اﷲ اکرم من ان یسئل حاجتین فیقضی احدیهما و یمنع الاخری . (از کشاف اصطلاحات الفنون ).معنی برای کلمه صبیح الوجه پیدا نشد.
کلمه "صبیح الوجه" یک ترکیب عربی است که به معنای "چهره زیبا" یا "صورت دلربا" میباشد. در فارسی، این اصطلاح معمولاً برای توصیف زیبایی صورت فرد استفاده میشود. در نگارش و استفاده از این کلمه در زبان فارسی، رعایت چند نکته مهم است:
نقطهگذاری: در پایان جملات و عبارات باید از نقطهگذاری مناسب استفاده شود. مثلاً اگر این کلمه در میان یک جمله قرار گیرد، میتواند به این صورت باشد: "او دارای چهره صبیح الوجهی است."
تلفظ و نوشتار: در نگارش رسمی، بهتر است کلمات عربی بهویژه که در متنهای فارسی استفاده میشوند، به درستی و با رعایت قواعد نوشتاری فارسی نوشته شوند.
تطابق با قواعد فارسی: در حالیکه "صبیح الوجه" یک اصطلاح عربی است، بهتر است که در ترکیب با جملات فارسی، ویژگیهای دستوری این زبان را رعایت کنیم. به عنوان مثال: "او چهرهای صبیح الوجه دارد."
اجتناب از ابهام: در صورتی که این اصطلاح به عنوان یک توصیف استفاده میشود، نیاز است که زمینهای برای بیان زیبایی فرد یا موقعیت مربوطه فراهم شود تا مخاطب به راحتی مفهوم را درک کند.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "صبیح الوجه" بهطور مؤثر و صحیح در متون فارسی استفاده کنید.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر