جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: صفی . [ ص َ فی ی ] (ع ص ، اِ) دوست خالص . (منتهی الارب ). دوست صافی . (غیاث اللغات ). دوست گزیده . (مهذب الاسماء). دوست یگانه . (دهار). || خالص و گزیده از هر چیزی . (منتهی الارب ). برگزیده . (غیاث اللغات ). پالوده ٔ هر چیز. بی آمیغ : آن بگهر هم کدر و هم صفی هم محک و هم زر و هم صیرفی . نظامی . خود حقیقت معصیت باشد خفی بس کدر کان را تو پنداری صفی . مولوی . نور حس با آن غلیظی مختفی است چون خفی نبود ضیائی کان صفی است . مولوی . هر چه بر سفره و خوان تو نهند هر چه در کام و دهان تو نهند بخوری خواه کدر، خواه صفی گاو و خر نیست بدین خوش علفی . جامی . || گزیده از غنیمت که امام پیش از تقسیم برای خود اختیار کند. (منتهی الارب ). عبارت است از چیزهای نفیسی که پیغمبر (ص ) در جنگ با کفار از غنائم بدست می آورد و پیش از تقسیم آن را خاص خود می شمرد. (کشاف اصطلاحات الفنون ) (تعریفات جرجانی ). || ناقه ٔ بسیار شیر. ج ، صفایا. (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). || خرمابن بسیاربار. (منتهی الارب ). || خرمابن که صبر نتواند کرد از آب . (مهذب الاسماء). 1- برگزيده، منتخب
2- بي آلايش، پاك، منزه queue, lineup, row, array, rank, cue, file, formation, series, army, muster, safi طابور، رتل، صف، عقصة، ضفيرة، طية، إنتظر دوره، إصطف في الطابور، وقف في الصف، وقف في الطابور، ضفر صف، صف اتوبوس و غیره، طرز قرار گیری، ترتیب جای بازیکنان فوتبال، ردیف، سطر، خط، رج، قطار، ارایه، نظم، ارایش، رژه، رتبه، مقام، ترتیب، سلسله، چوب بیلیارد، اشارت، ایماء، سخن رهنما، پرونده، سوهان، صورت، ضبط، تشکیل، شکل، تشکیلات، رشد، رشته، دنباله، رده، ارتش، سپاه، لشکر، گروه، جمعیت، جمع اوری، لیست اسامی، اجتماع
طابور|رتل , صف , عقصة , ضفيرة , طية , إنتظر دوره , إصطف في الطابور , وقف في الصف , وقف في الطابور , ضفر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "صفی" در زبان فارسی میتواند به معانی مختلفی به کار رود و مقصود از آن میتواند بستگی به متن داشته باشد. در ادامه، به برخی از نکات قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنیم:
معنی و کاربرد: "صفی" میتواند به معنی "صف" (به عنوان یک نام) یا به عنوان صفتی برای توصیف چیزی (نظیر "صفی از عفت") به کار برود. نیز میتواند به معنی چیزی که متعلق به صف است، استفاده شود.
نحوه نوشتار: این کلمه به صورت "صفی" نوشته میشود و در جملهها باید به درستی از آن استفاده کرد.
وزن و قافیه: اگر "صفی" بخواهد در شعر یا ادبیات به کار رود، باید به وزن و قافیهی آن توجه شود. این کلمه از نظر آوایی و وزنی، به دلیل ساختار خاصش ممکن است برای بعضی از وزنها مناسب باشد.
جنس و عدد: "صفی" به عنوان اسم صفت، میتواند به طور مفرد یا جمع به کار رود. برای مثال، "صفی" میتواند به عنوان صفت یک مفعول به کار رود: "صفی از کتابها".
اجزای کلمه: در زبان فارسی، حروف اضافه و پسوندها میتوانند به این کلمه اضافه شوند. برای مثال، "صفیاش" (تعلق به صفی).
جملات نمونه:
او یک صفی از کتابها را به نمایش گذاشت.
صفی از کودکان در پارک بازی میکردند.
در نهایت، مهم است که برای استفاده صحیح از کلمه "صفی"، به متن و مفهوم کلی جمله توجه کنید تا از هرگونه سوءتفاهم جلوگیری شود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
در راهرو، یک صفی از دانشآموزان منتظر ورود به کلاس بودند.
صفی منظم از مردم در مقابل فروشگاه حراج تشکیل شده بود.
معلم از دانشآموزان خواست که صفی مرتب تشکیل دهند تا با هم به زمین بازی بروند.