جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

frequently  |

صقلاب

معنی: صقلاب . [ ص َ / ص ِ ] (اِخ ) کلمه ٔ معرب است و صَقلَب و بندرت صَقلاب و نیز سَقلاب یا صِقلاب آمده است . جمع آن صَقالِبَه . این کلمه بدون شک مأخوذ از کلمه ٔ یونانی اسکلابنوی ، اسکلابوی میباشد. (دائرة المعارف اسلامی فرانسه ). مؤلف قاموس الاعلام آرد: اعراب اسلاوها را به این نام (صقلاب ) میخوانند و در اثر بعد مسافت و فقدان وقایع تاریخی مشهور، معلومات جغرافیون عرب در حق اینان بسیار مشوش است . احمدبن فضلان اول کسی است که در حق اینان اطلاعات و اخباری بیان کرده و وی از طرف المقتدرباﷲ خلیفه ٔ عباسی بسمت سفیری نزد پادشاه صقالبه اعزام شده بود. (قاموس الاعلام ترکی ). و مؤلف حدود العالم آرد: صقلاب ناحیتی است مشرق وی بلغار اندرونی است و بعضی از روس و جنوب وی بعضی از دریای کرز است و بعضی از روم و مغرب وی و شمال وی همه بیابانهای ویرانی شمال است . و این ناحیتی است بزرگ و اندر وی درختان سخت بسیار است پیوسته وایشان اندر میان درختان نشسته اند و ایشان را کشت نیست مگر ارزن . و انگور نیست و لکن انگبین سخت بسیار است . نبید و آنچ بدو ماند از انگبین کنند و خنب نبیدشان از چوب است و مرد بود که هر سالی از آن صد خنب نبید کند. و رمه های خوک دارند همچنانک رمه ٔ گوسپند و مرده را بسوزانند و چون مردی بمیرد اگر زنش مر او را دوست دارد خویشتن را بکشد. و ایشان همه پیراهن و موزه تا بکعب پوشند. و همه آتش پرستند و ایشان را آلاتهای رود است که بزنند که اندر مسلمانی نیست و سلاحشان سپر و زوبین و نیزه است و پادشای صقلاب را بسموت سویت خوانند و طعام ملوک ایشان شیر است و همه بزمستانها اندر کازه ها و زیرزمینها باشند و ایشان را قلعه ها و حصارهای بسیار است و جامه ٔ ایشان بیشتر کتان است و پادشاه را خدمت کردن واجب دارند اندر دین . و ایشان را دو شهرست و ابنیت : نخستین شهری است بر مشرق صقلاب . و بعضی به روسیان مانند، خرداب شهری بزرگ است و مستقر پادشا است . (حدود العالم چ تهران ص 107). این نام بمجموعه ٔ اقوامی که در اروپا از سرحدهای ونسی تا اورال و بخشی بزرگ از آسیای مرکزی و جنوبی پخش شده اند، اطلاق میشود. از نظر نژاد قوم اسلاو هند و اروپائی است . (برهان قاطع چ دکتر معین حاشیه ٔ 4 ص 1147). رجوع به اسلاو در همین لغت نامه شود.
... ادامه
412 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 223
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
frequently
عربی
كثيرا | تكرارا , في فترات قصيرة , في كثير من الأحيان

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری