جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

salā
sala  |

صلا

معنی: صلا. [ ص َ ] (از ع ، اِمص ) آواز دادن برای طعام خورانیدن یا چیزی دادن بکسی . (غیاث اللغات ). در سراج آمده : صلا بفتح آواز کردن بسوی کسی برای دادن چیزی خواه طعام باشد خواه غیر آن مگر در کتب معتبره ٔ عربیه بدین معنی دیده نشد. (غیاث اللغات ). فریادی باشد که بجهت طعام دادن بدرویشان و فقیران و چیزی فروختن کنند. (برهان ) :
مرغ خوش می زند نوای صبوح
بشنو از مرغ هین صلای صبوح .
خاقانی .
مبر بیخ آمال تا دل نرنجد
که از خوان دونان صلائی نیابی .
خاقانی .
تیغ کبود غرق خون صوفی کارآب کن
زاغ سیاه پوش را گفته صلای معرکه .
خاقانی .
هین صلای خشک ای پیران تردامن که من
هر دو قرص گرم و سرد آسمان آورده ام .
خاقانی .
زخمه ٔ مطربان صلای صبوح
در زبانهای مزمر اندازد.
خاقانی .
از چشم زیبق آرم و در گوش ریزمش
تا نشنوم ز سفره ٔ دونان صلای نان .
خاقانی .
ای دل صلای قرصه ٔ رنگین آفتاب
کز ره بلای آخور سنگین کشیده ایم .
خاقانی .
شهری است پر ظریفان وز هر طرف نگاری
یاران صلای عشق است گر می کنید کاری .
حافظ.
شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست
صلای سرخوشی ای صوفیان باده پرست .
حافظ.
گر چنین خوبان صلای جام الفت می دهند
بلبل محجوب ما را بال جرأت می دهند.
صائب (از آنندراج ).
ز غمزه اش مطلب رخصت نظاره کلیم
صلای سیر گل از باغبان نمی آید.
کلیم کاشی (از آنندراج ).
و با دادن ، دردادن ، زدن ، گفتن ، صرف گردد. رجوع به ذیل این لغات شود. || آواز دادن برای نماز. اعلام مردمان برای نماز واجب روزانه و نماز عید و نماز مرده . و آن مخفف الصلوة است . رجوع به الصلوة شود.
... ادامه
462 | 0
مترادف: آوا، آواز، بانگ، صدا، صوت، ندا
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی: صلاء]
مختصات:
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: salA
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 121
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
sala
ترکی
barış
فرانسوی
paix
آلمانی
frieden
اسپانیایی
paz
ایتالیایی
pace
عربی
سالا
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "صلا" در زبان فارسی به معنای دعوت به نماز یا اذان در اصطلاح دینی به کار می‌رود. در زیر برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه آورده شده است:

  1. نوشتار صحیح: کلمه "صلا" به صورت درست و بدون هیچ گونه تغییر در املای آن نوشته می‌شود.

  2. کاربرد در جملات:

    • این کلمه غالباً در متون دینی یا مذهبی استفاده می‌شود. به عنوان مثال: «موذن صدای صلا را در مساجد طنین‌انداز می‌کند.»
  3. نحوهٔ تلفظ: توجه به تلفظ صحیح این کلمه اهمیت دارد. "صلا" به صورت "صَلا" تلفظ می‌شود.

  4. فعل و اسم: "صلا" بصورت اسم به کار می‌رود و به معنای اذان و دعوت به نماز است.

  5. عدم استفاده از حروف اضافه: در جملات، عموماً از حروف اضافه برای به کار بردن "صلا" استفاده نمی‌شود، مگر در موارد خاص که نیاز به توضیحات بیشتری باشد.

  6. توجه به سیاق متنی: بسته به سیاق متن، ممکن است کلمه "صلا" با کلمات دیگری ترکیب شود: مانند "اذان" یا "نماز".

با رعایت موارد فوق می‌توان کلمه "صلا" را به‌درستی در متون فارسی به کار برد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در مسجد، صدای مؤذن بلند شد و نمازگزاران را به صلا دعوت کرد.
  2. صلا و نداهای مختلف در بازار به گوش می‌رسد و فضای خاصی را ایجاد می‌کند.
  3. او به دنبال صلا و مشاوره از اساتید خود بود تا بهترین تصمیم را بگیرد.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری