جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: صواب . [ ص َ ] (ع ص )راست . درست . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل ) (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ). مصلحت . ضد خطا : نبایدت کردن برفتن شتاب که رفتن بزودی نباشد صواب . فردوسی . گفتند مگر صواب آن است که خداوند ندیمان خردمند راایستاداند. (تاریخ بیهقی ). بخود مشغول شدم آنچه صواب است بکنید. (تاریخ بیهقی ). بونصر جواب داد که هرچه خداوند اندیشیده است همه عین صواب است . (تاریخ بیهقی ). ای بازکرده چشم دل خفته را ز خواب بشنو سؤال خویش وجوابی بده صواب . ناصرخسرو. دریغ دار ز نادان سخن که نیست صواب به پیش خوک نهادن نه من و نه سلوی . ناصرخسرو. خدایگانا آنی که از تو و به تو شد زدوده روی حقیقت ، گشاده چشم صواب . مسعودسعد. جواب دادم و گفتم که روز بودن نیست صواب شغل من اینست و هم نبود صواب . مسعودسعد. نه زنی در ره صواب نه مرد نه مخنث از آنت نبود درد. سنائی . و بدین مقامات و مقدمات هرگاه که حوادث بر عاقل محیط شود، باید که در پناه صواب رود. (کلیله و دمنه ). صواب آن است که جمله پیش او [ شیر] رویم . (کلیله و دمنه ). رای صوابش ببین کز مدد نُه فلک خان ختا را نهاد مائده ٔ هفت خوان . خاقانی . من بمعنی صدق میگویم که ز یک کس صواب نشنیدم . خاقانی . مصلحت آن است که از سر بصیرت اندیشه ٔ کامل کنی و وجه صواب بشناسی .(ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). نیست همه ساله در این ده صواب فتنه ٔ اندیشه و غوغای خواب . نظامی . جهانت خوش و رفتنت بر صواب عبادت قبول و دعا مستجاب . سعدی . چون می بینم که رأی شما بر صواب است ، مرا بر سر آن سخن گفتن حکمت نباشد. (گلستان ). تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت تا باز چه اندیشه کند رأی صوابت . حافظ. ز کوی میکده برگشته ام ز راه خطا مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز. حافظ. || در اصطلاح ، هر امر ثابت و مسلمی را که انکار آن غیرممکن باشد نامند و فرق بین صواب و صدق وحق آن است که صواب امر ثابتی که انکار آن ناممکن است و صدق آن چیزی را گویند که ماهیت آن در ذهن مطابق باشد با ماهیت آن در خارج و حق آن چیزی را خوانند که ماهیتش در خارج از ذهن با ماهیت آن در ذهن برابر باشد. (کشاف اصطلاحات الفنون ) (تعریفات جرجانی ). 1- درستي، راست، راستي
2- درست، صحيح
3- سزاوار
4- بجا، معقول خطا correct موضوع، تابع، موضوع دراسي، رعية، مسند، المرؤوس، باب، التابع، مرؤوس، مأمور، شخص تدرس إنفعالات، خاضع، معرض ل، خضع، عرض، أطاع doğru correct richtig correcto corretto
موضوع|تابع , موضوع دراسي , رعية , مسند , المرؤوس , باب , التابع , مرؤوس , مأمور , شخص تدرس إنفعالات , خاضع , معرض ل , خضع , عرض , أطاع
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "صواب" در زبان فارسی به معنای درست، صحیح و عادلانه است. در نگارش و استفاده از این کلمه، رعایت برخی نکات و قواعد متناسب با زبان و نگارش فارسی ضروری است:
معنی: ابتدا باید توجه داشته باشید که "صواب" به عنوان یک کلمه فعل یا اسم به کار میرود. به این معنی که در جملات مختلف میتواند به عنوان اسم به کار برود و به معنای درست یا صحیح بودن اشاره کند.
جایگاه نحوی: "صواب" معمولاً به عنوان اسم فاعل در جملات استفاده میشود. به عنوان مثال: "این کار صواب نیست."
استفاده از کلمات همخانواده: میتوانید از کلمات همخانواده و مرتبط با "صواب" نیز برای تقویت نگارش خود استفاده کنید. مانند: "صواب" (نادرست، خطا).
نوبت انشایی: در نگارش متنهای ادبی یا انشایی، به گونهای از "صواب" استفاده کنید که مفهوم واقعی و پیام مورد نظر به خوبی منتقل شود.
توجه به قید و شرط: در جملاتی که به قضاوت اخلاقی یا منطقی مرتبط هستند، میتوان از "صواب" و "غلط" استفاده کرد: "برخی رفتارها در این شرایط صواب نیستند."
تطابق با بافت متن: مطمئن شوید که استفاده از "صواب" با سبک و بافت کلی متن همخوانی دارد.
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "صواب" به درستی و به طور مؤثر در نوشتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
او معتقد بود که انجام این کار بر اساس انصاف و عدالت، صواب است.
در بسیاری از مذاهب، کمک به نیازمندان به عنوان یک عمل صواب شناخته میشود.
دانشمندان بر این باورند که تحقیق و پژوهش در زمینههای علمی، امری صواب و ضروری است.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر