جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

zābet
restraining  |

ضابط

معنی: ضابط. [ ب ِ ] (ع ص ، اِ) فراهم آورنده . نگاهدارنده . نگاهدارنده ٔ چیزی . آنکه ضبط مدینه و سیاست آن را از طرف سلطان بس باشد. شِحنه : گرد عالم گشتن چه سود، پادشاه ضابط باید. (تاریخ بیهقی ). پادشاه ضابط باید، چون ملکی و بقعتی بگیرد و آن را ضبط نتواند کرد و زود دست بمملکت دیگر یازد... (تاریخ بیهقی ص 90). ما را خداوندی گماشت عادل و مهربان و ضابط. (تاریخ بیهقی ). || مُبرّ: انّه لمُبِرّ بذلک ؛ ای ضابط له . || رجل ضابط؛ مرد هشیار و توانا و سخت . || شتر قوی سخت . || شیر بیشه . (منتهی الارب ). || در اصطلاح درایة، متقن مثبت . ج ، ضابطون ، ضُبّاط، ضوابط.
... ادامه
427 | 0
مترادف: 1- بايگان 2- پاسبان، پليس، شحنه، شرطه 3- محصل، مميز 4- مباشر 5- حاكم، والي
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت) [عربی]
مختصات: (بِ) [ ع . ] (اِفا.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: zAbet
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 812
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
restraining | retentive , bailiff , commander , manager , registrar
ترکی
İcra memuru
فرانسوی
huissier
آلمانی
gerichtsvollzieher
اسپانیایی
alguacil
ایتالیایی
ufficiale giudiziario
عربی
المأمور
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «ضابط» در زبان فارسی به معنای فردی است که مسئول نظارت و اجرای قوانین و مقررات در یک حوزه مشخص است. این کلمه به عنوان اسم به کار می‌رود و می‌توان آن را در جملات مختلف به گونه‌های زیر مورد استفاده قرار داد:

  1. نحوه نوشتن:

    • «ضابط» با «ض» و «ا» و «بط» نوشته می‌شود و دارای یک معنی خاص در قانون‌گذاری و ادارات دولتی است.
  2. نکات نگارشی:

    • در زبان فارسی، هرگاه از «ضابط» در جملات استفاده می‌کنید، توجه داشته باشید که آن را با حروف صحیح و به صورت واضح بنویسید.
    • مثال: «ضابطان قانون باید به مسایل حقوقی آشنا باشند.»
  3. صرف و نحو:

    • «ضابط» به عنوان اسم مفرد قابل استفاده است و می‌تواند به شکل جمع نیز بکار رود: «ضابطان».
    • این کلمه می‌تواند به همراه صفات و قیدها به کار رود: «ضابط مسئول»، «ضابط قانونی» و...
  4. استفاده در جملات:

    • به عنوان فاعل: «ضابطین باید به وظایف خود عمل کنند.»
    • به عنوان مفعول: «رییس، ضابط را برای بررسی بیشتر منصوب کرد.»
  5. نکات دیگر:
    • معمولاً در متون رسمی و حقوقی کاربرد دارد، لذا در چنین متونی باید دقت کرد که از آن به درستی استفاده شود.

این نکات می‌تواند به شما کمک کند تا در نگارش خود به نحو صحیح از کلمه «ضابط» استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. ضابطان قضایی موظفند تا در نگهداری و حفظ شواهد در صحنه جرم نهایت دقت را داشته باشند.
  2. او به عنوان یک ضابط قانونی، وظیفه داشت که رفتارهای غیرقانونی را تحت نظارت قرار دهد.
  3. در این دوره، ضابطان پلیس باید مهارت‌های خود را در زمینه حل و فصل مسائل تربیت یابند.

واژگان مرتبط: حافظ، نگهدارنده، ضبط کننده قابض، مدیر تصفیه، امین صلح یا قاضی، ناظر، نگهبان دژ سلطنتی، فرمانده، رئیس، تخماق، فرمانفرما، فرمانروا، مدیر، متصدی، رئيس، کارفرمان

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری