جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

ضجاج

معنی: ضجاج . [ ض ِ ] (ع اِ) هر بار درختی که بدان طیور و سباع را سَم دهند. (منتهی الارب ). کل ّ شجرة تُسَم ﱡ بها السباع مثل الخروع و القسیب و الالب . هر درختی که دد و دام آن را ببویند. (برهان ). نام هر درختی که دد و دام آن را ببویند مانندخروع و قسیب و الب . (اختیارات بدیعی ) . هر گیاه سمی که صیادان بگوشت و امثال آن زنند و در رهگذر وحوش نهند مسموم کردن آنان را، واز آن جمله است اِلب ، ضجاج ... و بالکسر فیما لایسع، اسم لکل ما یُسم به السباع کالخروع کذا قال . (تذکره ٔضریر انطاکی ). || صمغی که خورده شود. (منتهی الارب ). صمغ درختی است شبیه بدرخت بان و آن خاردار و کوچک است و در کوه قهوان واقع در زمین عمان رویدو بدان صمغ جامه و سر و تن شویند و همان اثر صابون دارد و حب او به مورددانه ماند و زبان را بگزد. (ابن البیطار)... صمغ درختی است مانند درخت بان و نبات وی در کوه قهوان از زمین عمان باشد و آن صمغی سفید بود که چون جامه بدان شویند پاک گرداند پاکتر از صابون و مردم سر را بدان بشویند و دانه ٔ بار او مانند تخم مورد سیاه بود و زبان را بگزد... (اختیارات بدیعی ).نوعی از صمغ است و آن سفید می باشد و بجای صابون کارفرمایند و جامه و چیزهای دیگر بدان شویند. (برهان ).بفتح اول ، صمغ درختی است یمنی خاردار و رنگ او مایل بسرخی و براق ، در دوم گرم و خشک و در شستن جامه و کتان بهتر از صابون و ضماداو جهت بردن گوشت زیاده ٔ جراحات و التیام آن با عسل جهت اورام بارده و سستی اعضا نافع است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). صمغ شجرة شائکة یمانیة تجلب الی الحجاز قطعبراقة الی الحمرة حارة یابسة فی الثانیة اذا وضعت فی القروح اذهبت اللحم الزائد و ادملت و ان عجنت بالعسل منعت الترهل و الاورام الباردة و هی تنقی الثیاب والکتان اعظم من الصابون ... (تذکره ٔ ضریر انطاکی ).
... ادامه
350 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 807
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
زيبال
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "ضجاج" به معنای سر و صدا، همهمه یا هیاهو است و در زبان فارسی کمی رسمی و ادبی به نظر می‌رسد. برای استفاده صحیح از این کلمه در جملات و متون فارسی، می‌توان به نکات زیر توجه کرد:

  1. نحوه‌ نوشتار: کلمه "ضجاج" باید به همین شکل و با املای درست نوشته شود. املای دیگر یا ترکب غیررسمی از آن نادرست است.

  2. قالب جملات: این کلمه معمولاً در جملات توصیفی یا ادبی به کار می‌رود. می‌توان آن را به‌صورت‌های زیر استفاده کرد:

    • "در میدان، ضجاج مردم به گوش می‌رسید."
    • "با ضجاجی که به پا شد، همه چیز تحت تأثیر قرار گرفت."
  3. استفاده در متون ادبی: در ادبیات فارسی، "ضجاج" می‌تواند در شعر یا نثر برای ایجاد حال و هوای خاص به کار رود.

    • مثال شعری: "ضجاج عشق در دل خاموش، نغمه‌ می‌سراید."
  4. قواعد نگارشی:
    • اگر این کلمه در وسط یا انتهای جمله قرار گیرد، باید مراقب قواعد نقطه‌گذاری و عبارات توصیفی بود.
    • همچنین در مواردی که "ضجاج" به عنوان اسم یا صفت به کار می‌رود، باید توجه داشت که هماهنگی با دیگر اجزای جمله حفظ شود.

با رعایت این نکات، می‌توانید از کلمه "ضجاج" به‌طور صحیح و مؤثر در نوشتار خود استفاده کنید.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری