جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: ضلع. [ ض ِ ل َ ] (ع اِ) ضِلْع. استخوان پهلو (و یؤنث ). ج ، اَضلُع، و ضُلوع ، اَضلاع . و قولهم : هم عَلَی َّ ضِلَعٌ جائرة؛ یعنی ستمکارانند بر من . (منتهی الارب ). || کوه جداگانه . (مهذب الاسماء). کوهی خرد جداگانه . (منتخب اللغات ). کوهچه ٔ تنهاگانه . کوه پست باریک نرم سهل گذار، و منه الحدیث : کأنکم باعداء اﷲ بهذه الضلع الحمراء؛ ای مقتلین مذللین . چوب هرچه باشد. چوب پهنا و کج مانا به استخوان پهلوی حیوان . (منتهی الارب ). چوبی که در آن کجی باشد مانند استخوان پهلو. (منتخب اللغات ). || ضِلَعُ الخلف ؛ داغی است پس استخوان پهلو بطرف پشت . || ضِلعٌ من البطیخ ؛ یک قاش خربزه . || یوم الضِلعین (مثنی )؛ جنگی است از جنگهای عربان . || ضِلَعٌ عَوْجاء؛ زن ، بدان جهت که حواء از کوچک ضلع آدم پیدا شد، و از اینجاست که مردان از پهلوی چپ یک ضلع کم دارند. (منتهی الارب ). 1- بر، پهلو، جانب، كنار، ور
2- دنده side, edge, rib, brim, costa جانب، جهة، طرف، ضلع، خاصرة، واجهة، جانبي، ثانوي، أيد، ناصر، وضعه جانبا taraf côté seite lado lato سمت، طرف، سو، لبه، کناره، مرز، کنار، تیزی، گوشت دنده، تکه گوشت دندهدار، هر چیز شبیه دنده، نهر کندن، طره، حاشیه، رگه، خط کناری
جانب|جهة , طرف , ضلع , خاصرة , واجهة , جانبي , ثانوي , أيد , ناصر , وضعه جانبا
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "ضلع" به معنای یکی از کنارههای یک شکل هندسی، مانند مثلث یا مستطیل، در زبان فارسی استفاده میشود. در نگارش و استفاده از این کلمه، چند نکته وجود دارد:
نحوه نوشتن: "ضلع" به صورت کامل و صحیح نوشته میشود. از اشکال دیگر یا اختصارات در نوشتههای رسمی خودداری کنید.
تلفظ: تلفظ صحیح کلمه "ضلع" به صورت "زِلْع" یا "ضِلَع" است. توجه به تلفظ درست در صحبت و نگارش اهمیت دارد.
جمعسازی: جمع کلمه "ضلع" به صورت "اضلاع" (به معنی چند ضلع) انجام میشود. در جملات میتوانید از این جمع استفاده کنید.
نکات نگارشی: هنگام استفاده از کلمه "ضلع" در جملات، ممکن است به نشانههای نگارشی مانند ویرگول یا نقطه نیاز داشته باشید. همچنین توجه داشته باشید که این کلمه معمولاً اسم است و به عنوان فاعل یا مفعول در جمله استفاده میشود.
مناسبت در متن: در متون علمی یا آموزشی، کلمه "ضلع" معمولاً در مباحث مربوط به هندسه و ریاضی به کار میرود و باید به دقت در متن ذکر شود.
مثال:
"مثلث دارای سه ضلع است."
"در یک مستطیل، اضلاع مقابل برابر و موازی هستند."
در نهایت، رعایت این نکات به نگارش صحیح و واضح کمک میکند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
هر مربع دارای چهار ضلع مساوی است که با هم زاویههای 90 درجه میسازند.
در مثلث، مجموع طولهای هر دو ضلع باید همیشه بزرگتر از طول ضلع سوم باشد.
معماران برای طراحی نمای ساختمان به تناسب و تقارن بین اضلاع آن توجه ویژهای دارند.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: سمت، طرف، سو، لبه، کناره، مرز، کنار، تیزی، گوشت دنده، تکه گوشت دندهدار، هر چیز شبیه دنده، نهر کندن، طره، حاشیه، رگه، خط کناری
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر