جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'āludan
spatter  |

آلودن

معنی: آلودن . [ دَ ] (مص ) مالیدن یا مالیده شدن چیزی به چیزی چنانکه اثری از آن در دوّمین بماند اعم ّ از نیک و بد و خشک و تر، چون آب و خاک و خون و اشک و مشک و زهر و قیر و خوی و پلیدی و جز آن . واین فعل لازم و متعدّی آید. تلویث . ملوث کردن . بطغ. بَدغ . تمریخ . تلطیخ . لطخ . تلطخ . تَمضخ . تضمیخ . تمشیغ. لوث . (دهار). چرکین کردن . آلوده کردن :
شکسته شود چرخ و گردونها
درفشان بیالاید از خونها.
فردوسی .
بدو گفت هرمز که بر پای زهر
میالای زهر ای بداندیش دهر.
فردوسی .
هر آنگه که تو تشنه گشتی بخون
بیالودی این خنجر آبگون .
فردوسی .
یکی داستان زد پس از مرگ اوی
بخون دو دیده بیالود روی .
فردوسی .
بدان برتری نام یزدانْش را
بخواند و بیالود مژگانْش را.
فردوسی .
کسی کو بپرهیزد از بدکنش
نیالاید اندر بدیها تنش .
فردوسی .
سپه بود چندانکه گفتی سپهر
ز گردش بقیر اندر آلود چهر.
فردوسی .
تا دیو چه افکند هوا بر زنخ سیب
مهتاب بگلگونه بیالودش رخسار.
مخلدی .
همه میران جهاندیده کز او یاد کنند
خاک بوسند و بیالایند از خاک جباه .
فرخی .
نباشد خوب اگر زآن پس که شستم دل به آب حق
که جان روشنم هرگز بناحقی بیالاید.
ناصرخسرو.
جانْت بیالود به آثار جهل
قصدبه بر کردن آثار کن .
ناصرخسرو.
آزاده ٔ کریم بیالاید از لئیم
چون دامن قبات نپوشانی از لاَّم .
ناصرخسرو.
با مردم نفایه مکن صحبت
زیرا که از نفایه بیالائی .
ناصرخسرو.
از قرین بد حذر بایدْت کرد
کز قرین بد بیالاید قرین
زر ندیدستی که بی قیمت شود
چون بیندائیش با چیزی مسین .
ناصرخسرو.
بخون ای برادر میالای دست
که بالای دست تو هم دست هست .
ناصرخسرو (از تاریخ گزیده ).
قطره ای آب خاک را ندهند
تا بخون روی گل نیالایند.
مسعودسعد.
تو بحرص و حسد میالایَش
بخصال حمیده آرایَش .
سنائی .
نعمت آلوده بیش نیست جهان
دامن همتت بدو مالای .
انوری .
ز طاعت تا کمر بسته ست در دیوان تو خامه
چو حرز بازوی عصمت نیالوده ست طغیانش .
سیف اسفرنگ .
ندیدستی که گاوی در علفزار
بیالاید همه گاوان ده را؟
سعدی .
اغلب تهیدستان دامن عصمت بمعصیت آلایند و گرسنگان نان ربایند. (گلستان ).
و مصدردوم آن آلایش است ؛ آلودم . بیالای .
... ادامه
576 | 0
مترادف: 1- آغشتن، آلودهكردن، كثيفكردن، ملوثكردن
متضاد: پالودن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (مصدر متعدی) [پهلوی: ālutan] ‹آلاییدن›
مختصات: (دَ) [ په . ]
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 91
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
spatter | bedaub , besmear , contaminate , gaum , imbrue , maculate , pollute , smear , tincture , elum
ترکی
bulaşma
فرانسوی
contamination
آلمانی
kontamination
اسپانیایی
contaminación
ایتالیایی
contaminazione
عربی
ترشيش | طشاش , رش الماء , بقعة , رش , لوث برشاش سائل , شوه السمعة , نثر بالترشيش , كسا بالبقع , أصاب في عدة أماكن
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "آلودن" به معنای آلوده کردن یا به انزوا بردن است و یکی از واژه‌های پرکاربرد در زبان فارسی به شمار می‌آید. قواعد نگارشی و زبان‌شناسی مربوط به این کلمه شامل موارد زیر است:

  1. ریشه‌شناسی: "آلودن" از ریشه‌ی "آلود" گرفته شده و به مفهوم آلوده شدن یا دارای آلودگی معنایی می‌دهد.

  2. صرف و نحوه‌ی استفاده: این کلمه به عنوان فعل استفاده می‌شود و در زمان‌های مختلف صرف می‌شود. به عنوان مثال:

    • زمان حال: من آلودم، تو آلودی، او آلود است.
    • زمان گذشته: من آلوده‌ام، تو آلوده‌ای، او آلوده بود.
  3. استفاده‌ی درست در جملات:

    • "او آب را آلوده کرد."
    • "این مواد شیمیایی می‌توانند محیط زیست را آلوده سازند."
  4. قواعد نگارشی:

    • هنگامی که "آلودن" به کار می‌رود، به طور معمول باید به ساختارهای نحوی و معنایی جمله توجه داشت تا مفهوم به درستی منتقل شود. همچنین دقت کنید که فعل باید با فاعل هماهنگ باشد.
  5. معادل‌ها: معادل‌های این کلمه می‌توانند شامل "آلوده کردن" یا "فاسد ساختن" باشند، اما باید به سیاق جمله و متن توجه کرد.

به این ترتیب، برای استفاده‌ی صحیح از کلمه "آلودن"، توجه به صرف و موارد نگارشی و معنایی آن اهمیت بالایی دارد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. آلودن محیط زیست یکی از بزرگ‌ترین چالش‌هایی است که امروزه با آن مواجه هستیم.
  2. استفاده بیش از حد از پلاستیک می‌تواند به آلودن آب‌ها و خاک‌ها منجر شود.
  3. ما باید تلاش کنیم تا با کاهش زباله‌ها، زمین را از آلودن نجات دهیم.

واژگان مرتبط: الودن، پاشیدن، ترشح کردن، ملوی کردن، اندودن، رنگ کردن، کثیف کردن، سرایت دادن، عفونی کردن، اغشتن، لک کردن، لکه دار کردن، الوده کردن، تر کردن، اشباع کردن، جذب کردن، بی عفت کردن، نجس کردن، رنگ زدن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری