جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

tal[l]

طل

معنی: طل . [ طَل ل ] (ع اِ) باران ریزه . (منتهی الارب )(منتخب اللغات ). سبکترین و ضعیفترین باران . نم . (منتهی الارب ). شب نم . (منتخب اللغات ). فوق نم و کم از باران . (منتهی الارب ). مطر ضعیف . باران ضعیف . (منتخب اللغات ). باران نرم . (مهذب الاسماء). نرم باران . باران خردقطره . اسم عربی شبنم است که به هندی اؤس گویند وآن رطوبتی است که از آسمان شبها خصوص آخر شب فرودآید و بر زمین و اشجار و غیره نشیند. (فهرست مخزن الادویه ). تری . (منتخب اللغات ). ج ، طلال ، طلل :
روی سخا و فضل و سخندانی و شرف
دایم ز تست تازه چووَرد طری ز طل .
سوزنی .
چون روغن طلق است طل ، بحردمان زیبق عمل
خورشید در تصعید و حل ، آتش در اعضا داشته .
خاقانی .
|| آنچه بر درخت و گیاه نشیند مانند شیرخشت و بیدخشت و ترنجبین . مَن ّ. خشت : شیرخشت ؛ هو طل ّ یقع من السماء ببلاد العجم علی شجرالخلاف . (ابن البیطار). || چیز نیکو وخوش و خوش نما و معجب از شب و مو و آب و جز آن . (منتهی الارب ). چیزی خوب و شگفت آرنده از شب و آب و شعر و غیر آن . || شیر. (منتهی الارب ). شیر درنده . (منتخب اللغات ). || مرد سالخورده . (منتهی الارب ). مرد کلان سال . (منتخب اللغات ). || حیه . (منتخب اللغات ). مار.(منتهی الارب ).
... ادامه
382 | 0
مترادف: باران ريز، بشك، جليد، ژاله، شبنم
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی: طلّ] [قدیمی]
مختصات: (طَ لّ) [ ع . ] (اِ.)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 39
شمارگان هجا:
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "طل" در زبان فارسی به معنای "طلایی" یا "نقره‌ای" و به عنوان بخشی از ترکیبات مختلف به کار می‌رود. قواعد فارسی و نگارشی مربوط به این کلمه شامل نکات زیر است:

  1. نوشتار صحیح: کلمه "طل" به شکل صحیح و بدون اشتباهات املایی نوشته شود.

  2. ترکیبات: این کلمه معمولاً به عنوان پسوند در واژه‌هایی نظیر "طلایی"، "طلای نقره‌ای" و غیره به‌کار می‌رود.

  3. نقطه‌گذاری: زمانی که "طل" به عنوان بخشی از یک جمله مورد استفاده قرار می‌گیرد، باید قواعد نقطه‌گذاری رعایت شود. به عنوان مثال، اگر جمله به پایان برسد یا لیستی از خصوصیات ذکر شود، نیاز به ویرگول یا نقطه است.

  4. تطابق در جنس و عدد: اگر "طل" در ترکیب با اسم‌هایی به کار می‌رود، باید توجه کرد که جنس و عدد اسم اصلی با آن مطابقت داشته باشد.

  5. جایگاه کلمه در جمله: بسته به ساختار جمله، جایگاه "طل" ممکن است تغییر کند. برای مثال، می‌تواند در ابتدا، میانه یا انتهای جمله قرار گیرد.

با رعایت این نکات می‌توان در استفاده از کلمه "طل" در نوشتار فارسی دقت لازم را به خرج داد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. رنگ طلایی غروب خورشید آسمان را زیبا کرده است.
  2. او یک گردنبند طلای زیبا به یادگار از مادربزرگش دارد.
  3. ما در جشن عروسی، کیک طلایی و رنگارنگی را تهیه کردیم.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری