جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

zāfer
subject  |

ظافر

معنی: ظافر. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن القاسم بن منصوربن عبداﷲبن خلف بن عبدالغنی الجذامی ، مکنی به ابی منصور و معروف به حداد. موطن وی اسکندریه . او شاعری ادیب و نیکوسخن بود. و وی راست دیوانی مشتمل بر مدح گروهی از مصریان . وفات به محرم سال 529 هَ . ق . به مصر. جماعتی از اعیان و از جمله حافظ ابوطاهر سلفی از وی روایت کرده اند. و از اوست :
حکم العیون علی القلوب یجوز
و دواؤها من دائهن عزیز
کم نظرة نالت بطرف ذابل
ما لاینال الذابل المهزوز
فحذار من تلک اللواحظ غیرة
فالسحر بین جفونها مکنوز.
هنگامی که ظافر از مصر به مهدیه رفت قطعه ٔذیل را به ابی الصلت امیةبن عبدالعزیز اندلسی نوشت وبه وی اظهار شوق کرد:
الا هل لدائی من فراقک افراق
هو السم لکن لی لقاؤک دریاق
فیا شمس فضل غربت و لضوئها
علی کل قطر بالمشارق اشراق
سقی العهد عهداً منک عمر عهده
بقلبی عهداً لایضیع و میثاق
یجدّده ذکر یطیب کما شدَت
و ریقاء کنتهامن الایک اوراق
لک الخلق الجذل الرفیع طرازه
و اکثر اخلاق الخلیقة اخلاق
لقد ضائلتنی یا اباالصلت مذ نأت
دیارک عن داری هموم و اشواق
اذا عزنی اطفاؤها بمدامعی
جرت و لها مابین جفنی ّ احراق
سحائب یحدوها زفیر یجره
خلال التراقی و الترائب تشهاق
و قد کان لی کنز من الصبر واسع
و لی منه فی صعب النوائب انفاق
و سیف اذا جردت بعض غراره
لجیش خطوب صدها منه ارهاق
الی ان ابان البین ان ّ غراره
غرور و ان الکنز فقر و املاق
اخی سیدی مولای دعوة من صفا
و لیس له من رق ودّک اعتاق
لئن بعدت مابیننا شقة النوی
و مطرد طامی الغوارب خفاق
و بید اذا کلفتها العیس قصرت
طلائح انضاها زحیل و اعناق
فعندی لک الودّ الملازم مثل ما
یلازم اعناق الحمائم اطواق .
واز غرر قصائد اوست :
لو کان بالصبر الجمیل ملاذه
ماسح وابل دمعه و رذاذه
مازال جیش الحب یغزو قلبه
حتی وهی و تقطعت افلاذه
لم یبق فیه من الغرام بقیة
الا رسیس یحتویه جذاذه
من کان یرغب فی السلامة فلیکن
ابداً من الحدق المراض عیاذه
لاتخدعنک بالفتور فانه
نظر یضرّ بقلبک استلذاذه
یا ایها الرشاء الذی من طرفه
سهم الی حب القلوب نفاذه
درّ یلوح بفیک من نظامه
خمر به قد جال من نباذه
و قناة ذاک القد کیف تقومت
و سنان ذاک اللّحظ ما فولاذه
هاروت یعجز عن مواقع سحره
و هو الامام فمن تُری استاذه
تاﷲ ماعلقت محاسنک امرءً
الا و عَز علی الوری استنقاذه
اغریت حبک بالقلوب فاذعنت
طوعاً و قد اودی بها استحواذه .
و نیز از اوست در وصف اقحوان :
انظر فقد ابدی الاقاحی مبسما
یغترّ ضحکاً فوق قدّ املد
کفصوص دُرّ لطفت اجرامه
و تنظمت من حول شمسة عسجد.
رجوع به معجم الادباء چ مارگلیوث ج 4 صص 278-280 و الاعلام زرکلی چ مصر ج 2 ص 454 و عیون الانباء چ مصر ج 2 ص 54 و وفیات الاعیان چ تهران ج 2 ص 263 و قاموس الاعلام شود.
... ادامه
344 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [عربی] [قدیمی]
مختصات: (فِ) [ ع . ] (اِفا.)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 1181
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
subject
عربی
موضوع | تابع , موضوع دراسي , رعية , مسند , المرؤوس , باب , التابع , مرؤوس , مأمور , شخص تدرس إنفعالات , خاضع , معرض ل , خضع , عرض , أطاع , موضوعات
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "ظافر" در زبان فارسی به معنی "پیروزمند" یا "پیروز" است. در ارتباط با قواعد نگارشی و زبان‌شناسی این کلمه، نکاتی را می‌توان مدنظر قرار داد:

  1. هجای کلمه: "ظافر" از دو هجای "ظا" و "فر" تشکیل شده است. در نوشتار آن، دقت در نوشتن "ظ" به جای "ز" بسیار مهم است، زیرا هر دو حرف از نظر تلفظ و معنی متفاوت هستند.

  2. نقطه‌گذاری: در جمله‌هایی که شامل این کلمه هستند، باید به قواعد نقطه‌گذاری توجه کرد. در صورتی که "ظافر" در وسط یا انتهای جمله قرار گیرد، باید به نحوه‌ی دقیق استفاده از ویرگول، نقطه و سایر نشانه‌ها دقت کرد.

  3. استفاده در متن: این کلمه می‌تواند به‌عنوان اسم شخص، صفت یا بخشی از عبارت‌های دیگر به کار رود. لازم است با توجه به جایگاه کلمه در جمله، مفهوم درست آن را بیان کرد.

  4. جمع‌سازی: برای جمع بستن "ظافر"، می‌توان از "ظافرین" یا "ظافران" استفاده کرد.

  5. ارجاع: در متون رسمی، اگر از کلمه "ظافر" به‌عنوان نام فردی استفاده شود، ممکن است نیاز به ذکر نام خانوادگی یا نسبت آن فرد باشد.

توجه به این نکات کمک می‌کند تا در نگارش و استفاده از کلمه "ظافر" به‌درستی عمل شود.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. ظافر همیشه در کلاس درس با هوش و پشتکارش توجه معلمان را جلب می‌کند.
  2. از آنجایی که ظافر علاقه زیادی به ورزش دارد، هر هفته به باشگاه می‌رود.
  3. خانواده ظافر در جشن تولد او یک سورپرایز بزرگ ترتیب داده بودند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری